۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۴۶ - احقاف (نام سرزمینی که قوم عاد در آنجا زندگی می کردند)



 سورة الأحقاف
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحمت کنندۀ رحمت گستر
حم ﴿١﴾
حم  ﴿۱
 تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿٢﴾ 
نازل کردن کتاب از جانب خدای نیرومند با حکمت ﴿۲
مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ ﴿٣﴾ 
ما آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست را غیر از به حقیقت و تا سر رسیدی تعیین شده خلق نکردیم و کسانی که کافر شدند (ناباور شدند)  نسبت به آنچه هشدار داده شدند رویگردان هستند (توجه نمی کنند)﴿۳ 

قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَـٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤﴾  
بگو آیا دیده اید آنچه که غیر از خدا می خوانید (و از انها حاجت می خواهید) به من نشان دهید چه چیزی از زمین را خلق کرده اند یا برای آنها شراکتی در (خلقت) آسمانها هست ؟ برای من قبل از این ( قرآن) کتابی بیاورید یا اثری علمی بیاورید اگر شما راست می گویید﴿۴ 
وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّـهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿٥﴾ 
و چه کسی گمراه تر از کسی است که غیر از خدا کسی دیگر را (برای حاجت خواستن) صدا میکند که نمی تواند جوابی به او بدهد و در حالیکه آنها (بتها همان کسانی که صدا کرده میشوند) از صدا کردنشان غافل هستند﴿۵ 
وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ ﴿٦﴾ 
 و وقتی که مردم گرد آورده شوند (آن معبودان) دشمنانی برای آنها(مشرکین) هستند و پرستش انها را انکار میکنند﴿۶ 
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿٧﴾  و وقتی که آیات ما بروشنی برای آنها تلاوت می شود کسانی که نسبت به حق کافر هستند وقتی که حقیقت برایشان آمد گفتند:این (قرآن) جادویی روشن است﴿۷ 
 أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّـهِ شَيْئًا ۖ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ ۖ كَفَىٰ بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۖ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٨﴾  
 یااینکه می گویند : آن (قرآن) را بدروغ  (به خدا) نسبت می دهد بگو اگر آن را بدروغ نسبت میدادم پس شما برای من مالک چیزی از خدا نیستید او به آنچه در باره ی آن به بحث و گفتگو می پردازید دانا تر است شهادت او میان من و شما کافی است و او آمرزنده ای رحم ت گستر است﴿۸ 
قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٩﴾  
 بگو من پدیده ای نوین و تازه ای از میان رسولان نیستم و من نمی دانم که با من و یا با شما (در آخرت) چه معامله ای انجام خواهد شد من غیر از آنچه بسویم وحی میشود را پیروی نمی کنم و من غیر از هشدار دهنده ای روشنگر چیز دیگری نیستم﴿۹ 
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّـهِ وَكَفَرْتُم بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَىٰ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾  
 بگو آیا دیده اید اگر (قرآن) از جانب خدا باشد و در حالیکه شما آن را انکار می کنید و شهادت داد شاهدی از از بنی اسراییل بر مانند آن و ایمان آورد در حالیکه شما کبر (ادعای بزرگ بودن) داشتید البته که خدا قوم ستمگران را هدایت نمی کند ﴿۱۰ 
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَيْهِ ۚ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَـٰذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿١١﴾  
و کسانی که انکار کردند به کسانی که باور داشتند گفتند : اگر (قران) چیز خوبی بود آنها نمی توانستند برای آن از ما سبقت بگیرند و وقتی بوسیله ی آن (قران) هدایت نمی شوند بزودی می گویند این (قرآن) دروغی قدیمی است﴿۱۱ 
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ وَهَـٰذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَىٰ لِلْمُحْسِنِينَ ﴿١٢﴾ 
و  قبل از آن کتاب موسی امام و رحمت بود و این کتاب تصدیق کننده ای به زبان عربی است تا به کسانی که ستم کردند هشدار دهد و برای نیکو کاران بشارت دهنده است ﴿۱۲ 
 إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّـهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿١٣﴾ 
البته کسانی که گفتند : پروردگار ما خداست سپس استقامت کردند پس ترسی برای آنها نیست و آنها نباید نگران یا اندوهگین شوند﴿۱۳ 
 أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٤﴾ 
آنها گروه باغ (بهشت) هستند که در آن اقامت می گزینند در آن برای آنچه عمل میکردند پاداش داده می شوند﴿۱۴ 
وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي ۖ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿١٥﴾ 
و به انسان نسبت به والدینش توصیه کردیم مادرش به اجبار او را حمل کرد (حامله شد) و به نا خواه او را به دنیا آورد و او را در مدت زمان سی ماه حمل کرد و شیرش داد { تا زمانیکه به رشد خود رسید گفت : ای پروردگار من قسمت من کن که نعمت تو را که بر من و پدر و مادرم منت نهاده ای سپاسگذاری کنم و انکه عمل صالح انجام دهم که تو خشنود باشی و برای من در فرزندانم اصلاح کن که من بسوی تو باز گشتم و من از مسلمانها شدم *1((( این آیه توسط دوستی در فیس بوک به دستم رسید که منکرین قرآن آن را بعنوان تضاد در قرآن طرح کرده بودند عینآ همان پست را اینجا مینویسم>>>> دوست عزیزی که معتقد به قرآن است این مطلب را همین امروز صبح به من داد و از من توضیح خواست و به او قول دادم که نظرم را بروشنی بیان کنم اکر خدا بخواهد برای همین این مطلب را اینجا میگذارم تا باورمندان قران و عاشقان الله نیز آن را بخوانند عین مطلب و پاسخ را با حفظ هویت اینجا مینویسم
برادر این آیە را چگونە میبینید! من سرم درد میکند و فرصت مطالعە ندارم این چند روز باور نمی کنید؟ پس به نوشته زیر توجه
کنید
متن اول : وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً .... سوره الأحقاف، آیه
۱۵
ترجمه:
»
و انسان را [نسبت‌] به پدر و مادرش به احسان سفارش کرديم. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با تحمّل رنج او را به دنيا آورد. و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است، ...»
متن دوم : وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ... سوره لقمان، آیه ۱۴
ترجمه:
»
و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش کرديم؛ مادرش به او باردار شد، سستى بر روى سستى. و از شير باز گرفتنش در دو سال است... «
از متن اول :
(
زمان بارداری) حمل + (زمان شیرخوارگی) فصال = ۳۰ ماه
از متن دوم :
فصال = ۲۴ ماه
از یک معادله ساده ریاضی پاسخ زیر بدست می آید.
(
حمل + فصال) – ( فصال) = حمل ( زمان بارداری)
۳۰ – ۲۴= ۶
ماه
آیا تا کنون شنیده اید که مدت زمان بارداری در انسان تنها معادل ۶ ماه است ؟
یکی از نشانه های جهل قرآن است. حال اسلامیون در کجای این آیات اعجاز می بینند..!؟
جواب:
جهل نویسنده را که از قرآن بی بهره است و از حقایق آن مطلع نیست و شناختی از حد اقل زبان قران ندارد وعاجزانه تلاش میکند که آیات را به عجز آورد در حالیکه چشمهای خود را بسته و در تاریکی قدم میزند بنگرید که چگونه تکبر خود را به نمایش میگذارد تا حقیقت را انکار کند مومنان را جاهل خطاب میکند در حالیکه جهل نمی گذارد که حقیقت روشن را ببیند براستی که قران چگونه  به حقیقت سایکولوژی این افراد را برای مومنین تبیین نموده >> وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـكِن لاَّ يَعْلَمُونَ [البقرة : ۱۳] و وقتی به آنها گفته می شود ایمان بیاورید همانگونه که مردم ایمان آوردند می گویند ایمان بیاوریم مانند سفیهان(بی خردان)بدانید که آنها سفیه(بی خرد ) هستندولیکن شعور فهمیدن ندارند  ۱۳  
مطلب مهمی که نویسنده بدلیل تکبراز آن غافل مانده  اینست که بارداری و زمان وضع حمل و بدنیا آوردن بچه بسیار متغیر است بطوریکه حتی روزها و ساعتها و دقیقه ها و ثانیه هایی که افراد در شکم مادرانشان زندگی  را ادامه میدهند متفاوت باشداما بطور طبیعی حاملکی از ۷ماه تا ۹ ماه طول میکشد همینطور اسن مدت زمانی که کودک  از شیر تغذیه میکند و یک مطلب نسبی است که در هر فرد فرق میکند و خدا برای هر چیز مقدار مشخصی را اندازه میدهد
این دو آیه اشاره به مدت زمان دارد مدت زمانی که مرد را موظف به تامین مخارج کودک هنگام طفولیت میکند و بروشنی آن را توضیح میدهد و هرگز مدت زمان بارداری در آن قید نشده و اشتباه محاسباتی نویسنده را هم بزبان ریاضی در ادامه متذکر خواهم شد اما ابتدا باید معادله ی ریاضی این استاد ریاضی را که  از فرض غلط ناشی شده نقد کنیم و فرض غلط حکم غلط بدنبال خواهد داشت زیرا مقادیر فرضی x,y  را خود ايشان نوشتند و نتيجه ي محاسبه بر اساس مقادیر عددی خودشان است که نتیجه و برداشتی غلط را برایشان به ارمغان آورده باید توجه داشت که از شیر گفتن به معنی شیر دادن نیست زیرا اگر با زبان ریاضی سخن بگویم یک گزاره ی ریاضی یا ارزش درستی دارد یا ارزش نادرستی و نمیتوانیم بگوییم شیر دادن به معنی از شیر گرفتن است زیرا در آنصورت میتوانم بگویم منفی یک برابر با یک است اما منظور ازآیه مدت زمانی است که برای مرد هنگام متارکه و طلاق گذاشته و مرد بنا بر حکم خدا در این زمانها عهده دار مخارج زن است برای فهم این موضوع برای اینکه طولانی هم نشود فقط به یک آیه از قران اشاره میکنم
 وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ [البقرة : ۲۳۳]
و مادرانی که فرزندانشان را شیر میدهند دو سال کامل برای هر کس  که بخواهد تمام کند شیر دادن را و بر پدر کودک است غذای آنها (مادر و بچه) و پو شاک آنها به نیکویی به کسی مگر به اندازه توانش تکلیف نشود . نباید مادر به خاطر کودکش ضرر کند ونه پدر به خاطر کودکش  و بر ارث برنده است مانند آن . و اگر آندو با توافق جدایی خواستند و مشورتی  پس گناهی بر آندو نیست و اگر شیردهی فرزندانتان را خواستید پس مشگلی برای شما نیست وقتی قبول کنید آنچه را به نیکی می دهید و حدود خدا را رعایت کنید و بدانید حتمآ خدا به آنچه میکنید بیناست ۲۳۳
اما در آیه ی نخست
 وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَاناً حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهاً وَوَضَعَتْهُ كُرْهاً وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْراً حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ [الأحقاف : ۱۵] و به انسان نسبت به والدینش به نیکی کردن توصیه کردیم مادرش به اجبار او را حمل کردو به ناخواه او را بدنیا آورد و او را در مدت سی ماه حمل کرد واو را از شیرگرفت تا زمانی که به رشد رسید و به چهل سالگی رسید گفت پروردگار من قسمت من کن که نعمت تو را که بر من و بر پدر و مادرم منت نهاده ای سپاسگذاری کنم و آنکه عمل صالح انجام دهم که تو خشنود باشی و برای من در فرزندانم اصلاح کن که من بسوی تو بازگشتم و من از مسلمانها شدم ۱۵
این آیه وضعیتی را توضیه میدهد که مادر فرزند را بدنیا می آورد و او را شیر میدهد و در تمام احوال زنده و در کنار فرزند حضور دارد بطوریکه خود فرزند خویش را شیر میدهد اما ممکن است اتفاقاتی منجر به جدایی و طلاق گردد و زمان آن هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد وخداوند  مدت زمان بارداری و شیر دادن را برای تامین مخارج معین می سازد و ممکن است بارداری بین ۷ ماه و یا ۹ ماه طول بکشد و متغیر است و شیر دادن نیز همینطور است
و مجموع دوران حاملکی و شیر دادن را سی ماه محاسبه نموده  یهنی اگر بچه  ۷ماهه و یا نه ماهه و یا ۸ ماهه هم بدنیا بیاید مقدار عددیz  ما همواره ثابت است و سي ماه تغيير نميكند بلکه مقادیر x  یا  y  است که تغییر میکند مثلآ اگر بچه  ۷ ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی ۲۳ ماه است و اگر بچه ۸ ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی ۲۲ ماه و اگر ۹ ماهه بدنیا بیاید مدت زمان شیر دهی ۲۱ ماه است بر طبق معادله ی ایشان که به غلط  شیپور را از سر گشادش می نوازند در معادله ی          x+y=z    مقدار عددی  z  مشخص است و ایشان با توجه به دانش کم اش از ریاضی متوجه این مطلب نشده و برای خودش پارادوکس ایجاد میکند و اشتباه ایشان را بزبان خودش که نوشته مینویسم  زیرا مدت زمان از شیر گرفتن برای ما روشن است و زمان بار داری و از شیر گرفتن تغییر میکند   
(حمل + فصال) – ( فصال) = حمل ( زمان بارداری)
(حمل + فصال) = ۳۰ ماه زیرا مجموع این مقادیر برای ما در این ایه روشن است حال مقادیر حمل و فصال است که تغییر میکند حال به جای زمان حامله بودن اگر عدد بگذاریم مدت زمان از شیر گرفتن تغییر میکند ۷+۲۳=۳۰ و یا ۸+۲۲=۳۰ و یا ۹+۲۱=۳۰
اما آیه بعد که وضعیتی دیگر را شرح میدهد اساسآ اشاره ای به حاملگی ندارد و فقط بحث از شیر گرفتن است
وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ [لقمان : ۱۴] و انسان را در حق پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش با ضعف و سستی با بیجانی و بیحالی او را حمل کرد و او را در مدت دو سال از شیر گرفت (سفارش کردیم) به آنکه برای من شکر گذار و بر پدر و مادرت (هم شکر گذار) بازگشت بسوی من است ۱۴
مادری ممکن است نخواهد به بچه اش شیر دهد و راضی به شیر دادن نباشد یا مادر مرده باشد و پدر مجبور به گرفتن دایه ای برای فرزندش شود طبق [البقرة : ۲۳۳] و بعد از طلاق کس دیگری بچه را شیر دهد آیه بعد این وضعیت را روشن میسازد که پدر تا چه زمانی باید مخارج شیر دادن را قبول کند زیرا ممکن است نوزاد تا ۱۸ ماهگی شیر بخورد و دیگر شیر نخورد اما پدر باید تا دو سال از کسی که شیر میدهد در خانه نگهداری کند و مخارج او را تامین نماید این آیه در ارتباط با همین موضوع است زیرا کودکان ممکن است ۲۰ ماه یا کمتر و یا بیشتر شیر بخورند اما آیه مدت زمان را فقط برای از شیر گرفتن دو سال قرار داده و ارتباطی با ایه قبل ندارد

برای اینکه بیشتر بدانیم که پارامترهای زمان در قرآن چگونه محاسبه میشود  حول . عام .  سنه
اهل تحقیق به لینک رجوع کنند  http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_4149.html
 ﴿۱۵ 
 أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿١٦﴾
آنها کسانی هستند که از آنها بهترین اعمالشان را قبول کردیم و در یاران بهشت از بدی هایشان گذشت می کنیم وعده ی راستی که وعده داده می شدند﴿۱۶ 

 وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّـهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٧﴾ 
 و کسی که به پدر و مادرش گفت اف بر شما آیا به من وعده می دهید که (از قبر) بیرون آورده میشوم و در حالیکه قبل از من قرنهایی بودند که مرده اند و در گذشته اند و آن دو (پدر و مادرش) از خدا طلب کمک می کردند وای بر تو ایمان بیاور وعده ی خدا حقیقت است و می گوید : این (مطالب که شما می گویید)چیزی غیر از افسانه های پیشین نیست﴿۱۷ 

أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿١٨﴾ 
آنها کسانی هستند که سخن درباره ی امتهایی از جن و انس که قبل از آنها در گذشتند(مردند) تحقق یافت البته که انها زیان دیده بودند﴿۱۸ 

وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا ۖ وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿١٩﴾
و برای هر کدام از آنچه عمل میکردند درجاتی است و برای آنکه پاداش اعمالشان را بدهد و به انها ستم نمی شود﴿۱۹ 

وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ﴿٢٠﴾
و روزی که کسانی که انکار کردند بر آتش عرضه شوند و به آنها می گویند پاکی هایتان را در زندگی دنیایی تان از بین بردید و از آن بهره مند شدید و امروز بدلیل آنکه در زمین بناحق ادعای بزرگ بودن می کردید و بدلیل انکه مرتکب گناه می شدید﴿۲۰ 

 وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّـهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿٢١
 و یاد کن برادر عاد را وقتی که به قومش در سرزمین احقاف هشدار میداد و در حالیکه قبل از اوو بعد از او  هشدار دهنده هایی بودند  که درگذشته (مرده) بودند (هشدار میداد) که غیر از خدا کسی را پرستش نکنید من از عذاب روزی عظیم برای شما ترس دارم﴿۲۱ 

 قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٢٢﴾ 
گفتند آیا آیا پیش ما آمدی تا ما را از خدایانمان منصرف کنی ؟ پس آنچه را به ما وعده می دهی برایمان بیاور اگر تو از راستگویان هستی  ﴿۲۲ 

قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّـهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَـٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ﴿٢٣﴾
 (عاد) گفت : غیر از این نیست دانش آن (ساعت قیامت چیزی که خدا به شما وعده داده) نزد خداست و من آنچه که برای آن فرستاده شدم را به شما ابلاغ میکنم و لیکن شما را قومی جاهل می بینم﴿۲۳ 

 فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَـٰذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا ۚ بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ ۖ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٢٤﴾
 و وقتی (آن (عذاب) را مانند ابری دیدند که بطرف دره ی آنها می آمد گفتند این ابری است که بر ما می بارد ولی آن همان (عذابی) است که با با عجله آن را می خواستید بادی که در آن عذاب دردناک است﴿۲۴ 

تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَىٰ إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿٢٥﴾
 هر چیزی را با دستور پروردگارش ریشه کن می کند و صبح کردند در حالیکه غیر از مسکنهای آنها چیز دیگری دیده نمی شد و به آنسان قوم مجرمین را کیفر می دهیم﴿۲۵ 

 وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّـهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٢٦﴾
و به یقین به آنها در آن (دره) قدرتی دادیم که در آن به شما قدرترت ندادیم و برای آنها گوش و دیده و ادراک قرار دادیم ولی شنوایی و بینایی و نه ادراک آنها چیزی برای آنها سودی نبخشید وقتی که آنها با آیات خدا ستیزه می کردند و آنچه را استهزائ می کردند بر آنها محقق گردید﴿۲۶ 

 وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَىٰ وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿٢٧﴾
 و البته ما آنچه از شهرهایی که اطراف شماست را هلاک کردیم و آیات خود را گذراندیم شاید آنها (از اعمال زشتشان) برگردند﴿۲۷ 

فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ قُرْبَانًا آلِهَةً ۖ بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ ۚ وَذَٰلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٢٨﴾
 پس چرا کسانی را که آنها را غیر از خدا بعنوان خدایانی گرفتند آنها را یاری نکردند ؟ بلکه از آنها گم شد و آن دروغشان و آنچه را که (نسبت به خدا) افترا می بستند (نیز از آنها گم شد) ﴿۲۸ 

وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا ۖ فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَىٰ قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ ﴿٢٩﴾
 و وقتی بسویت گذراندیم ( به اطلاع تو رساندیم ) گروهی از جن قران را گوش میدادند و وقتی به حضور آن (قرآن) رسیدند گفتند : ساکت باشید و وقتی که گذرانده شد بعنوان هشدار دهنده هایی بسوی قوم خود برگشتند ﴿۲۹ 

 قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَىٰ طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٣٠﴾
 و گفتند : ای قوم ما البته ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شد تصدیق کننده ای به آنچه در حضور انست بسوی حق و بسوی راه راست هدایت می کرد﴿۳۰ 

 يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّـهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣١﴾
 ای قوم ما به دعوت کننده ی خدا جواب دهید و به آن (قران) ایمان بیاورید گناهانتان را برای شما می آمرزد و از عذاب دردناک به شما پناه می دهد ﴿۳۱ 

 وَمَن لَّا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّـهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءُ ۚ أُولَـٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٣٢﴾ 
 و هر کس به دعوت کننده ی بسوی خدا جواب ندهد پس او عاجز کننده ای در زمین نیست و برای او غیر از او (خدا) اولیای دیگری وجود ندارند آنها در گمراهی آشکاری هستند ﴿۳۲ 

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّـهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَىٰ ۚ بَلَىٰ إِنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٣٣﴾
 آیا ندیدند که خدا کسی است که آسمانها و زمین را خلق کرده و از خلق آنها خسته و ناتوان نشد برآنکه مرده ها را زنده کند تواناست بله البته او به هر چیزی تواناست ﴿۳۳ 

 وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَـٰذَا بِالْحَقِّ ۖ قَالُوا بَلَىٰ وَرَبِّنَا ۚ قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿٣٤﴾ 
 و روزی که کسانی که انکار کردند بر آتش عرضه میشوند (و مورد سوال قرار میگیرند که) آیا این (آتش) حقیقت نیست ؟ گویند : بله و سوگند به پروردگار (همین طور است) گوید : پس عذاب را بچشید بدلیل آنچه که ان را انکار می کردید ﴿۳۴ 

فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ ۚ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ ۚ بَلَاغٌ ۚ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٣٥﴾
 و صبر کن همانگونه که دارنده های از رسولان صبر کردند و بر آنها (کافران) عجله نکن آنها وقتی آنچه را وعده داده میشوند ببینند تو گویی مانند آنست که غیر از ساعتی از روز (در دنیا) نمانده اند ابلاغی است و آیا غیر از قوم گناهکار هلاک میشوند ؟ ﴿۳۵ 



الحمدلله الذی علی کل شیء قدیر       ۱۸/۲/۱۳۹۲ شنبه     بنده خدا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر