۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۲۷- نمل (مورچه)


                                                 سورة النمل
                                      بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحم کننده ی رحمتگر
 طس ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْقُرْآنِ وَكِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿١﴾
طس آن آیات قرآن و کتاب روشنگر است  ﴿١
هُدًى وَبُشْرَىٰ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿٢﴾
 هدایت و بشارتی برای مومنین است  ﴿۲

الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿٣﴾
 کسانی که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و آنها به آخرت یقین دارند  ﴿۳

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ ﴿٤﴾
 قطعآ کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند اعمالشان را برایشان آراسته می گردانیم و آنها (در گمراهی) سرگردانند  ﴿۴

أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ ﴿٥﴾
 آنها کسانی هستند که عذاب بدی برایشان است و در آخرت آنها زیان دیده هستند  ﴿۵

وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ ﴿٦﴾
و البته برای  تو قرآن ازجانب حکیمی دانا  افکنده میشود  ﴿۶

إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ﴿٧﴾
 وقتی که موسی به خانواده اش گفت من از دور آتشی دیدم بزودی برایتان خبری از آن می آورم یا شعلۀ آتشی برایتان می آورم باشد که گرم شوید ﴿۷

فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨﴾
 وقتی که بسمت آن (آتش) آمد ندا داده شد که مبارک است کسی که در آتش است و یا کسی که در اطراف آن است و منزه است خدا که پروردگار جهان هاست  ﴿۸

يَا مُوسَىٰ إِنَّهُ أَنَا اللَّـهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٩﴾
 ای موسی به یقین آن (صدایی که میشنوی) من هستم خدای عزتمند با حکمت﴿۹

وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚيَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾
و عصایت را بیندازو وقتی آن را دید که به حرکت در آمد گویا آن (عصا) را دیوانگی گرفته (موسی) به عقب برگشت و پشت سرش را هم نگاه نکرد ای موسی نترس البته  در پیش من فرستاده ها نمی ترسند ﴿١۰
إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾
 مگر کسی که ستم کند سپس بعد از بدی آن را به نیکی تبدیل کند و البته من آمرزنده ای رحمت گستر هستم  ﴿١۱

وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ ۖ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿١٢﴾
 و دستت را در یقه ات وارد کن سفید درخشان بیرون می آید بدون اینکه بدی و آزاری (به کسی برساند) در نه آیات

وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَقَوْمِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ [النمل : ۱۲]
نه آیاتی که موسی در قرآن با آن بسوی فرعون و قومش فرستاده شد طبق آیات قرآن بر اساس معروفترین ها تا غیر قابل باور ترین ها از این قرارند  ۱-عصا۲- دست درخشندۀ موسی ۳- طوفان۴- ملخ ۵- شپش۶- قورباقه ۷- خون ۸- تابوت (صندوقی که موسی توسط مادرش در آن نهاده و به آب سپرده شد و فرعون او را از آب گرفت) ۹- جسد فرعون
بسیار شگفت انگیز است داستان موسی و فرعون از دریا شروع میشود و به دریا خاتمه می یابد فرعونی که برای حفظ سلطنت خود هزاران کودک بی گناه را کشته بود تا موسی نیاید او را از دریا می گیرد و خود در دریا غرق میشود و قرآن صندوقی را که مادر موسی با وحی خداوند کودکش را در آن نهاد و به دریا سپرد را آیه ای میداند که ملایکه حملش می کردند و کالبد فرعون نیز آیه ای دیگر اما معجزاتی که موسی توسط عصا انجام میدهد مانند جاری ساختن۱۲ چشمه و شکافتن دریا ویا مار و اژدها شدن عصا و بلعیدن بساط جادوگران همگی معجزاتی هستند که توسط عصا انجام گفته و دریک آیه خلاصه میشوند  آیاتی که این نه آیه را تایید میکنند را در زیر می آورم
وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى [طه :۲۲]
و دستت را بر بغل خود بچسبان بدون هیچ ضرری سفید و درخشان بیرون می آید نشانه ای دیگر (از جانب خدا) ۲۲
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْماً مُّجْرِمِينَ [الأعراف : ۱۳۳]
سپس بر آنها طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و خون آیاتی جدا جدا فرستادیم ولی کبر ورزیدند و قومی مجرم بودند ۱۳۳
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي [طه : ۳۹]   که او را در صندوق بگذار و او را در دریا رها کن و دریا او را به ساحل می افکند تا دشمن من و دشمن او او را بگیرد و محبت تو را از جانب خود در دل (فرعون) افکندم و تا تو را طبق خواسته ی من پرورش دهد ۳۹
وَقَالَ لَهُمْ نِبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلآئِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [البقرة : ۲۴۸]
و پیامبرشان به آنها گفت : که البته نشانه فرمانرواییش آنست که برای شما صندوقی می آورد که در آن آرامشی از جانب پروردگارتان است و بقیه ای از آنچه اهل موسی و اهل فرعون ترک کردند . ملائکه آن را حمل میکنند به یقین آیه ای برای شما در آنست اگر باورمندان باشید ۲۴۸
فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيراً مِّنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ [يونس : ۹۲]
امروز بدنت را نجات میدهیم تا برای آینده گانی که بعد از تو می آیند نشانه ای (آیه ای) باشی و قطعآ بسیاری از مردم از آیات ما غافل هستند ۹۲ } بسوی فرعون و قومش (ببر) که البته انها قومی گناه کار هستند  ﴿١۲
فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَةً قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾
و وقتی آیات ما بعنوان بینش هایی برا یشان آمد گفتند این جادویی آشکار است  ﴿١۳
وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿١٤﴾
 و آن آیات را با ظلم و برتری جویی انکار کردند در حالیکه درون انها به آن (آیات) یقین داشتند پس بنگر که عاقبت مفسدان چگونه بود  ﴿١۴

وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا ۖ وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٥﴾
 و البته به داوود و سلیمان دانشی دادیم و آن دو گفتند : حمد و سپاس مخصوص خداست همان کسی که ما را بر بسیاری از بنده های مومنش نعمت و برکت داد  ﴿١۵

وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ ﴿١٦﴾
و سلیمان از داوود ارث برد و گفت ای مردم به ما دانش سخن گفتن پرنده ها داده شد و از هر چیزی داده شدیم البته این همان نعمت روشنگر است  ﴿١۶

وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿١٧﴾

 و برای سلیمان سپاهش را از جن و انس و پرنده ها گرد آورده شد و آنها توزیع ( تقسیم و پخش) شده بودندش  ﴿١۷

حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْا عَلَىٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿١٨﴾
 تا زمانی که بر سرزمین مورچه ها آمدند مورچه ای گفت : ای مورچه ها به خانه های خود داخل شوید تا سلیمان و سپاهش شما را پایمال نکنند چرا که آنها نمی فهمند  ﴿١۸

فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ﴿١٩﴾
 و (سلیمان) از سخن آن (مورچه) خنده کنان  تبسم کرد و گفت پروردگار من من را آماده کن که شکر نعمت تو را به جا آورم همانی را که به من و بر پدر و مادرم نعمت دادی و آنکه عملی انجام دهم که تو از آن راضی باشی و من را بوسیله ی رحمتت در بنده های شایسته ات داخل گردان  ﴿١۹

وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ ﴿٢٠﴾
 و به جستجوی پرنده ها پرداخت گفت : چرا من هدهد را نمی بینم یا او از غایبان است ؟  ﴿۲۰

لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٢١﴾
حتمآ او را به عذابی شدید عذاب میکنم یا اینکه سرش را می برم یا اینکه برایم دلیل روشنی (برای غیبتش ) بیاورد﴿۲۱

فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ﴿٢٢﴾
 زمان زیادی نگذشت که (هدهد) گفت : من به چیزی احاطه پیدا کردم که تو به آن احاطه پیدا نکردی و با یقین برای تو از (سرزمین) سبا خبری آوردم ﴿۲۲

إِنِّي وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِن كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ﴿٢٣﴾
من خانمی را یافتم که پادشاه آنها بود و از هر چیزی به او داده شده بود و برای او  قصرعظیمی وجود داشت ﴿۲۳

وَجَدتُّهَا وَقَوْمَهَا يَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّـهِ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ فَهُمْ لَا يَهْتَدُونَ﴿٢٤﴾ 
 من در یافتم که او و قومش غیر از خدا برای خورشید سجده میکردند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته بود و از راه خدا بازشان داشته بود بطوری که آنها هدایت نمیشدند ﴿۲۴

أَلَّا يَسْجُدُوا لِلَّـهِ الَّذِي يُخْرِجُ الْخَبْءَ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُخْفُونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ﴿٢٥﴾
چرا برای خدا سجده نمی کنند کسی که چیز های پنهان در آسمانها و زمین را بیرون می آورد و میداند آنچه را مخفی میکنید و آنچه را آشکار میکنید ﴿۲۵

اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿٢٦﴾
 خدا که خدای غیر از او نیست او پروردگار عرش عظیم است﴿۲۶

قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٢٧﴾
 (سلیمان) گفت بزودی بررسی میکنم آیا راست می گویی یا اینکه از دروغگویان هستی ﴿۲۷

اذْهَب بِّكِتَابِي هَـٰذَا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانظُرْ مَاذَا يَرْجِعُونَ ﴿٢٨﴾
 این نوشتۀ من را ببر و بر آنها عرضه کن سپس از آنها روی بگردان و منتظر باش که آنها چگونه جواب برمی گردانند ﴿۲۸

قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ ﴿٢٩﴾
 آن خانم گفت : ای گروه کامروایان البته نوشته ای با کرامت است که به من افکنده شده ﴿۲۹

إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ﴿٣٠﴾ 
 البته آن از جانب سلیمان است و البته (متن) آن چنین است بنام خداوند رحم کننده ی رحمت گر ﴿۳۰

أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣١﴾
 و اینکه بر من برتری جویی نکنید و بسوی من بیایید در حالیکه مسلمان هستید ﴿۳۱

قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ ﴿٣٢﴾
آن زن گفت ای کامروایان در این کار به من نظر دهید (تا کنون) من کاری را بدون اینکه شما شاهد آن باشید (و با شما مشورت کنم) انجام نداده ام ﴿۳۲

قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ﴿٣٣﴾
 (اطرافیان) گفتند البته ما دارای نیرومندی و دارای (وسایلی) سخت آمادهی جنگ هستیم اما دستور با توست ما منتظر دستور تو هستیم ﴿۳۳

قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٣٤﴾ 
آن زن گفت البته پادشاهان هر گاه وارد شهری میشوند آن را به فساد میکشند و عزتمندان از اهلش را ذلیل میگردانند و آنگونه عمل میکنند﴿۳۴

وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِم بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ ﴿٣٥﴾
 و البته من فرستاده هایی با هدایا بسوی آنها میفرستم و منتظرم تا ببینم فرستاده ها چگونه (جواب) بر میگردانند ﴿۳۵

فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّـهُ خَيْرٌ مِّمَّا آتَاكُم بَلْ أَنتُم بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ ﴿٣٦﴾
وقتی که (فرستاده ها) پیش سلیمان آمدند گفت آیا شما میخواهید به من کمک مالی کنید ؟ در حالیکه آنچه خدا به من داده بهتر از آنست که به شما داده بلکه شما به هدایای خود شاد میشوید﴿۳۶

ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُم بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ ﴿٣٧﴾
 بسوی آنها برگرد (و بگو) با سپاهی بطرفشان می آیم که نیروی مقاومتی در برابر آن ندارند و آنها را از آن سرزمین با ذلت بیرون میرانیم  در حالیکه سر افکنده هستند ﴿۳۷

قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ﴿٣٨﴾
(سلیمان) گفت ای جماعت کدام یک از شما تخت  آن زن را پیش من می آورد قبل از آنکه مسلمان شود و پیش من بیاید ؟﴿۳۸

قَالَ عِفْرِيتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ ۖ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ﴿٣٩﴾
 یکی از کار بلدان از جن گفت من قبل از آنکه از جایت بلند شوی آن را برایت می آورم و البته من برای انجام آن نیرومند و امین هستم ﴿۳۹

قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَـٰذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ ﴿٤٠﴾
کسی که دانشی از کتاب نزد او بود گفت قبل از آنکه پلک بر هم بزنی آن را برا یت می آورم و همانوقت آن (کاخ) را دید که برابرش قرار گرفته گفت : این از احسان پروردگار من است تا من را مبتلا گرداند که آیا سپاسگذاری میکنم یا ناسپاسی میکنم و هر کس شکر گذاری کند برای خودش شکر میکند و هر کس ناسپاسی کند قطعآ پروردگار من بی نیاز بزرگوار است﴿۴۰

قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ ﴿٤١﴾
(سلیمان) گفت : برای او (ملکه)  قصرش را ناشناس کنید
(تغییرش دهید) تا بینیم آیا آن را میشناسد یا اینکه نمی شناسدش ﴿۴۱
فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَـٰكَذَا عَرْشُكِ ۖ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ ۚ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِن قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿٤٢﴾
و وقتی که (ملکه) آمد گفته شد آیا آن کاخ توست ؟ (ملکه) گفت مثل اینکه همان است و قبل از آن دانش داده شدیم و از مسلمانها بودیم ﴿۴۲

وَصَدَّهَا مَا كَانَت تَّعْبُدُ مِن دُونِ اللَّـهِ ۖ إِنَّهَا كَانَتْ مِن قَوْمٍ كَافِرِينَ ﴿٤٣﴾ 
 و او را (از خدا) بازداشته بود آنچه را که غیر از خدا می پرستیدند البته او از قوم کافران بود﴿۴۳

قِيلَ لَهَا ادْخُلِي الصَّرْحَ ۖ فَلَمَّا رَأَتْهُ حَسِبَتْهُ لُجَّةً وَكَشَفَتْ عَن سَاقَيْهَا ۚ قَالَ إِنَّهُ صَرْحٌ مُّمَرَّدٌ مِّن قَوَارِيرَ ۗ قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٤٤﴾
به او (ملکه) گفته شد داخل کاخ شود وقتی آن را دید تصور کرد آب است و ساق هایش را برهنه کرد (سلیمان) گفت : که آن کاخی از بلور صیقل داده شده است او (ملکه) گفت : ای پروردگار من . من به نفس خود ستم کردم و اکنون همراه سلیمان برای خدا پروردگار جهان ها اسلام آوردم ﴿۴۴

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ فَإِذَا هُمْ فَرِيقَانِ يَخْتَصِمُونَ ﴿٤٥﴾ 
 و بسوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم که خدا را پرستش کنید و در آن هنگام آنها دو گروه بودند که با یکدیگر مخاصمه می کردند﴿۴۵

قَالَ يَا قَوْمِ لِمَ تَسْتَعْجِلُونَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ ۖ لَوْلَا تَسْتَغْفِرُونَ اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿٤٦﴾
 گفت ای قوم چرا قبل از خوبی به بدی عجله می کنید ؟ چرا از خدا طلب آمرزش نمی کنید ؟ شاید مورد رحمت قرار گیرید ﴿۴۶

قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِكَ وَبِمَن مَّعَكَ ۚ قَالَ طَائِرُكُمْ عِندَ اللَّـهِ ۖ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ ﴿٤٧﴾
 گفتند : که ما تو را و کسانی که با تو هستند را به فال بد گرفتیم (صالح) گفت  : فال بد شما نزد خداست بلکه شما قومی در فتنه افتاده هستید ﴿۴۷

وَكَانَ فِي الْمَدِينَةِ تِسْعَةُ رَهْطٍ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿٤٨﴾ 
 و در شهرنه(۹)  قبیله  بودند که در زمین به فساد می پرداختند و اصلاح نمی کردند ﴿۴۸

قَالُوا تَقَاسَمُوا بِاللَّـهِ لَنُبَيِّتَنَّهُ وَأَهْلَهُ ثُمَّ لَنَقُولَنَّ لِوَلِيِّهِ مَا شَهِدْنَا مَهْلِكَ أَهْلِهِ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿٤٩﴾
 گفتند: به خدا قسم بخورید که شبانه به او و اهلش شبیخون بزنید سپس به سرپرست او می گوییم که ما در مکان هلاکت او (شاهد) حاضر نبودیم و ما البته راست میگوییم ﴿۴۹

وَمَكَرُوا مَكْرًا وَمَكَرْنَا مَكْرًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٥٠﴾ 
و نقشه کشیدند نقشه ای را و ما نیز نقشه کشیدیم نقشه ای را در حالیکه آنها درک نمی کنند﴿۵۰

فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْنَاهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٥١﴾
و بنگر عاقبت نقشه ی آنها چگونه بود ؟ البته ما همگی انها و قومشان را واژگون کردیم ﴿۵۱

فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿٥٢﴾
 و آن خانه های آنهاست که به دلیل آنچه ستم کردند ویران شده البته در آن نشانه هاییست برای قومی که میدانند ﴿۵۲

وَأَنجَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿٥٣﴾
و کسانی را که ایمان آوردند و حدود خدا را رعایت میکردند نجات دادیم ﴿۵۳

وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿٥٤﴾
و لوط وقتی که به قومش گفت آیا بسراغ فحشا می آیید ؟ و در حالیکه بینا گشته اید (که عاقبت آن کار چیست) ؟ ﴿۵۴

أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ﴿٥٥﴾
 آیا شما برای شهوترانی غیر از زنها سراغ مردان می آیید ؟ بلکه شما قومی نادان هستید ﴿۵۵

فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ ﴿٥٦﴾
و جواب قومش چیزی نبود جز آنکه گفتند خاندان لوط را از شهر خود بیرون کنید چون آنها انسانهایی پاک هستند ﴿۵۶

فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ ﴿٥٧﴾
 و او و خانواده اش را نجات دادیم غیر از همسرش را که مقدر داشتیم او از ماندگاران باشد﴿۵۷

وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِينَ ﴿٥٨﴾
و بر آنها برانی بارانیدیم و چه بد بود بارانی که بر هشدار داده شده ها بارید﴿۵۸

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ وَسَلَامٌ عَلَىٰ عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَىٰ ۗآللَّـهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٥٩﴾
بگو ستایش مخصوص خداست و سلام بر بنده هایش کسانی که آنها را برگزید آیا خدا بهتر است یا آنچه را با او شریک میکنند ؟ ﴿۵۹

أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا ۗ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ﴿٦٠﴾
 آیا آسمانها و زمین را چه کسی خلق کرد ؟ و برای شما از آسمان آبی را نازل کرد ؟ و بوسیلۀ آن (آب) باغهایی سرسبز و خرم رویانید ؟ بگو در حد و اندازۀ شما نیست که درخت آن (باغ) را برویانید آیا خدایی با خدا هست بلکه آنها قومی منحرف هستند ﴿۶۰

أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا ۗ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٦١﴾
 آیا کیست که زمین را آرامشگاهی قرار داد ؟ و در میان آنها رودهایی قرار داد ؟ و برای آن کوه هایی قرار داد ؟ و میان دو دریا جدا کننده ای قرار داد ؟ آیا خدایی با خدا هست ؟ بلکه بیشتر آنها نمیدانند ﴿۶۱

أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ ۗ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ﴿٦٢﴾
آیا چه کسی به بیچاره وقتی که دعا میکند جواب میدهد ؟ و از او بدی را می برد ؟ و (چه کسی) شما در زمین جانشین هایی قرار میدهد ؟ آیا خدایی با خدا هست ؟ آنچه که متذکر میشوید بسیار کم است ﴿۶۲

أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۗ أَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ تَعَالَى اللَّـهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ﴿٦٣﴾
 آیا چا کسی شما را در تاریکی های خشکی و دریا هدایت میکند ؟ و چه کسی بادها را بعنوان بشارت پیش روی رحمتش میفرستد ؟ آیا خدایی با خدا هست ؟ خدا از آنچه با او شریک میکنند برتر است  ﴿۶۳

أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۗأَإِلَـٰهٌ مَّعَ اللَّـهِ ۚ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٦٤﴾
 آیا کیست که آفرینش را بوجود می آورد ؟ سپس آن را بر می گرداند ؟ و چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می دهد ؟ آیا خدایی با خدا هست ؟ بگو دلیل خود را بیاورید اگر شما راست می گویید  ﴿۶۴

قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّـهُ ۚ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ ﴿٦٥﴾ بگو کسانی  که در آسمانها و زمین هستند غیب را نمیدانند غیر از خدا و درک نمی کنند چه زمانی بر انگیخته میشوند  ﴿۶۵
بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ ۚ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا ۖ بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ ﴿٦٦﴾
بلکه در آخرت دانش آنها به هم می پیوندد بلکه از آن (ساعت قیامت) در شک هستند بلکه آنها از (دیدن) آن کور هستند  ﴿۶۶

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ ﴿٦٧﴾
 و کسانی که کافر شدند گفتند آیا وقتی که ما و پدرانمان به خاک تبدیل شدیم آیا ما (زنده از خاک)بیرون می آییم ؟ ﴿۶۷

لَقَدْ وُعِدْنَا هَـٰذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِن قَبْلُ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿٦٨﴾
البته ما و پدرانمان به این مطلب از قبل (توسط پیامبران پیشین) وعده داده شده ایم این مطلب غیر از افسانه های پیشین چیز دیگری نیست  ﴿۶۸

قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ ﴿٦٩﴾
بگو در زمین گردش کنید و ببینید که عاقبت مجرمین چگونه بود ؟  ﴿۶۹

وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ ﴿٧٠﴾
 و برای آنها اندوهگین نباش و برای نقشه هایی که میکشند دلتنگ نباش  ﴿۷۰

وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هَـٰذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٧١﴾
و می گویند این وعده چه وقت عملی میشود ؟ اگر شما راست می گویید ؟ ﴿۷۱

قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ ﴿٧٢﴾
 بگو امید است آنچه (از عذاب) که آن را با عجله می خواهید در کنار شما باشد ﴿۷۲

وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ ﴿٧٣﴾
 و البته پروردگارت دارای احسان بر مردم است و لیکن بیشتر مردم شکر گذاری نمی کنند ﴿۷۳

وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٧٤﴾
و البته پروردگارت حتماٌ میداند آنچه را که سینه هایشان پنهان می کند و آنچه را علنی می سازد﴿۷۴

وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴿٧٥﴾
 هیچ چیز در آسمانها و زمین غایب نیست مگر آنکه در کتابی روشنگر است ﴿۷۵

إِنَّ هَـٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾
براستی که این قرآن بر بنی اسراییل نقل میکند بسیاری از آن چیزهایی که در آن اختلاف می کنند ﴿۷۶

وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾ 
 و البته آن هدایت و رحمتی برای مومنین است ﴿۷۷  

إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ ۚوَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾
حتماً پروردگارت با حکم خود میان آنها قضاوت میکند و او عزتمند داناست ﴿۷۸

فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۖ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ﴿٧٩﴾
 پس بر خدا توکل کن البته که تو بر حقیقتی روشنگر هستی ﴿۷۹

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾
 در واقع تو نمی توانی به مرده ها چیزی را بشنوانی و نمیتوانی به کرها صدایی را بشنوانی وقتی که آنها روی بر گردانده اند ﴿۸۰

وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾
و تو هدایت کننده ی کورها از گمراهیشان نیستی تو نمیشنوانی مگر کسی را که به آیات ما ایمان می آورد و آنها مسلمان هستند ﴿۸۱

وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾
و وقتی که سخن بر آنها به وقوع بپیوندد برای آنها جنبنده ای از زمین بیرون می آوریم که با آنها حرف میزند که مردم قطعآ به آیات ما یقین ندارند ﴿۸۲

وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿٨٣﴾
و روزی که از هر امتی گروهی را گرد می آوریم از کسانی که آیات ما را تکذیب کردند جلوی آنها گرفته می شود ﴿۸۳

حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٨٤﴾
 تا وقتی که (همگی) بیایند (خدا) میگوید آیا آیات من را تکذیب کردید ؟ در حالیکه هیچ احاطه ی علمی به آن (آیات) نداشتید ؟ آیا شما چگونه عمل میکردید ؟ ﴿۸۴

وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ ﴿٨٥﴾
 و سخن (وعده ی خدا) بدلیل ستم هایشان بر آنها واقع میگردد در حالیکه آنها نمیتوانند حرف بزنند﴿۸۵

أَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٨٦﴾
آیا نمی بینند که ما شب را قرار دادیم تا در آن آرامش یابند و روز را بینشی (قرار دادیم) البته در آن نشانه هاییست برای قومی که ایمان می آورند ﴿۸۶

وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّـهُ ۚ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ ﴿٨٧﴾
 و روزی که در صور دمیده شود و هر کس که در آسمانها و زمین است هراسان شود مگر آن کس که خدا بخواهد و همگی فروتنانه بسوی او (خدا) می آیند  ﴿۸۷

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّـهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ﴿٨٨﴾
و تو کوه ها را میبینی و تصور می کنی که انها جامد هستند (حرکت نمی کنند) و در حالیکه مانند حرکت ابر حرکت میکنند صنعت خداست همان کسی که برای  هر چیزی محدوده ای از قوانین قرار داده البته او به آنچه انجام میدهید آگاه است ﴿۸۸

مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ ﴿٨٩﴾
 آنکس که (با خود اعمال) نیکی را بیاورد برای او خیری از آن است و آنها از ترس آن روز ایمن هستند﴿۸۹

وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٩٠﴾
و هر کس که  (با خود اعمال) بدی بیاورد پس با صورتهایشان وارونه در آتش بیفتند آیا غیر از آن چیزی که عمل میکنید پاداش داده خواهید شد ؟ ﴿۹۰

إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَـٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٩١﴾
غیر از این نیست که من دستور داده شده ام که پروردگار خانه را پرستش کنم همان کسی را که آن (خانه ی کعبه) را حرام کرد (که در آن کشتار و خونریزی صورت کیرد ) و همه چیز برای اوست و فرمان داده شده ام که از مسلمانها باشم  ﴿۹۱

وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾
 و آنکه (دستور داده شده ام ) که فقط قرآن را تلاوت کنم و هرکس هدایت یابد غیر از این نیست که بر نفس خود هدایت یافته و هر کس کمراه گردد بگو : غیر از این نیست که من از هشدار دهنده ها هستم (و نمیتوانم شما را مجبور به هدایت کنم) ﴿۹۲

وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّـهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾
 و بگو حمد و ستایش فقط مخصوص خداست بزودی آیاتش را به شما نشان میدهد و آنها را میشناسید و پروردگار تو از آنچه انجام می دهید غافل نیست ﴿۹۳


سبحان الله العزیز الرحیم           بنده خدا  ۲۴/۷/ ۱۳۹۱

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر