۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۸۹ - فجر (شکافتن ، سپیده دم)


                          سورة الفجر
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحم کنندۀ رحم گستر
 وَالْفَجْرِ ﴿١﴾
و (سوگند) به سپیده دم ﴿١﴾
 وَلَيَالٍ عَشْرٍ ﴿٢﴾
 و به شب های ده تایی (یا یک دهم شبها یا دهمین شبها یا یکی از ده شب) ﴿۲﴾
 وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿٣﴾
و (سوگند) به جفت (مانند اعدادزوج) و طاق (مانند اعداد فرد) ﴿۳﴾
 وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ ﴿٤﴾
و سوگند به شب وقتی که آسان یا ممکن شود ﴿۴﴾
 هَلْ فِي ذَٰلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ ﴿٥﴾
آیا در آن سوگند (مطلب قابل فهمی) برای صاحب عقل هست ؟﴿۵﴾
 أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿٦﴾
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد ؟ ﴿۶﴾
 إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿٧﴾
( و با قوم ) ارم که تکیه کاه هایی داشتند (چه کرد؟) ﴿۷﴾
 الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ ﴿٨﴾
همانی که مانند آن در سرزمین ها خلق نشده بود ﴿۸﴾
 وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾
و (قوم) ثمود همان کسانی که سنگ را در دره می بریدند (ندیدی خدا چه بر سرشان آورد؟) ﴿۹﴾
 وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ ﴿١٠﴾
و فرعون دارنده ی میخها (که انسانها را به چهار میخ می کشید ندیدی خدا چه بر سرش آورد ؟)﴿١۰﴾
 الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ ﴿١١﴾
کسانی که در سرزمینها طغیان کردند ﴿١۱﴾
 فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ﴿١٢﴾
و در آن (سرزمینها) بسیار فساد کردند﴿١۲﴾
 فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾
 و پروردگارت سختی عذاب را بر آنها سرازیر کرد ﴿١۳﴾
 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١٤﴾
البته پروردکارت در کمینگاه (ستمگران) است ﴿١۴﴾
 فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿١٥﴾
و اما انسان وقتی که پروردگارش مبتلایش سازد و او را تکریم کند و به او نعمت دهد می گوید که پروردگارم من را تکریم کرد ﴿١۵﴾
 وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿١٦﴾
و اما وقتی که او را مبتلایش سازد و روزیش را بر او اندازه نهد می گوید پروردگارم من را خوار کرد ﴿١۶﴾
 كَلَّا ۖ بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿١٧﴾
چنین نیست ولی یتیم را تکریم نمی کنند ﴿١۷﴾
 وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿١٨﴾
و بر غذا دادن به بی نوا تشویق نمی کنند﴿١۸﴾
 وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا﴿١٩﴾
و میراث (یتیمان و ضعیفان) را به تمامی جمع کرده و می خورند﴿١۹﴾
 وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾
و مال را دوست دارند دوست داشتنی فراوان﴿۲۰﴾
 كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿٢١﴾
چنین نیست وقتی که زمین کوبیده شود ، طوری کوبیده شود که با خاک یکسان می شود ﴿۲۱﴾
 وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢﴾
و پروردگارت بیاید و ملایکه صف به صف شوند﴿۲۲﴾
 وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٢٣﴾
و در آن روز جهنم آورده شود در آن روز انسان متذکر می گردد و برای او یاد آوردن برای او چه سودی دارد﴿۲۳﴾
 يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿٢٤﴾
می گوید ای کاش برای زندگیم چیزی تقدیم می کردم ﴿۲۴﴾
 فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ﴿٢٥﴾
و در آن روز احدی مانند او عذاب نمی شود ﴿۲۵﴾
 وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾
و کسی مانن او با زنجیر به بند کشیده نمی شود ﴿۲۶﴾
 يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ﴿٢٧﴾
ای نفس مطمئنه ﴿۲۷﴾
 ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً ﴿٢٨﴾
بسوی پروردگارت باز گرد در حالیکه تو راضی هستی و (پروردگارت) هم از تو راضی است﴿۲۸﴾
 فَادْخُلِي فِي عِبَادِي﴿٢٩﴾
 و در بنده هایم داخل شو ﴿۲۹﴾
 وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿٣٠﴾
و در باغ (بهشت) من داخل شو﴿۳۰﴾

ان ربک لبا لمرصاد ۱۵/۶/۱۳۹۲ شنبه   بندۀ خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر