۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۳۸- ص (ازحروف مقطعه قرآن)


    سورة ص
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحم کنندۀ رحم گستر
ص ۚ وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ ﴿١﴾
ص قسم به قرآن دارای تذکر ﴿۱﴾
 بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ﴿٢﴾ 
 بلکه کسانی که کافر شدند در کاری انجام نشدنی و دشمنی کردن (با خدا و مومنان) هستند﴿۲﴾
كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوا وَّلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ﴿٣﴾
 قبل از آنها چه بسیار قرنهایی که هلاکشان کردیم و اجتماع کردند و (در حالی هلاک شدند)  که فرصتی و پناه گاهی برایشان نبود ﴿۳﴾
وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ ۖ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَـٰذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ﴿٤﴾ 
 و آنها تعجب کردند که هشدار دهنده ای از جنس خودشان برایشان آمد و کافران گفتند : این جادو گری دروغ گو است ﴿۴﴾
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَـٰهًا وَاحِدًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿٥﴾
 آیا خدایان دروای واحد قرار میدهند البته این چیزی تعجب آور است ﴿۵﴾
 وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَىٰ آلِهَتِكُمْ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ﴿٦﴾
و کامروایان از آنها لب به سخن گشودند که بروید و بر خدایان خود صبر کنید (خدایان را رها نکنید) البته این چیزیست که خواستۀ همه است﴿۶﴾
 مَا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿٧﴾
 ما چنین (سخنانی) را در ملتهای دیگری نشنیده ایم این (سخنان) غیر از کذب و دروغ چیز دیگری نیست﴿۷﴾
أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا ۚ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي ۖ بَل لَّمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ﴿٨﴾ 
 آیا ذکر (آیات خدا) از میان ما فقط بر او نازل شده است ؟ بلکه آنها از ذکر من (کتاب من) در شک هستند ولی هنوز عذاب را نچشیده اند ﴿۸﴾
أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ﴿٩﴾
 یا انبارهای رحمت پروردگار قدرتمند و بخشنده پیش آنهاست ؟ ﴿۹﴾
 أَمْ لَهُم مُّلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ ﴿١٠﴾
 یا ما لکیت (ملکوت) آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست برای آنها میباشد ؟پس باید در راه های آسمان بالا روند ﴿۱۰﴾
 جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ ﴿١١﴾
 لشگری از احزاب که آنجاست شکست خورده است ﴿۱۱﴾ 
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿١٢﴾
قبل از آنها قوم نوح و عاد و فرعون دارندۀ میخها تکذیب کردند ﴿۱۲﴾
 وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ ۚ أُولَـٰئِكَ الْأَحْزَابُ ﴿١٣﴾
 و ثمود و قوم لوط و اصحاب الایکه آنها همان احزاب هستند﴿۱۳﴾
 إِن كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿١٤﴾ 
 هیچ کدام از آنها نبود مگر آنکه رسولان را تکذیب کردند و عقوبت بر آنها تحقق یافت ﴿۱۴﴾
وَمَا يَنظُرُ هَـٰؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَّا لَهَا مِن فَوَاقٍ ﴿١٥﴾ 
 و اینها غیر از خروشی واحد که زمانی برای آن متصور نیست چیز دیگری را نمی بینند ﴿۱۵﴾
وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ ﴿١٦﴾
 و گفتند : ای پروردگار ما قبل از روز حساب برای تسویه حساب ما عجله کن ﴿۱۶﴾
اصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴿١٧﴾
 بر آنچه می گویند صبر کن و بنده ی ما داوود را بیاد بیاور که نیرومند بود و او بسیار توبه کننده بود ﴿۱۷﴾
 إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿١٨﴾
 البته ما کوه ها را با او به حرکت در آوردیم که هنگام شب و هنگام طلوع شناورند ﴿۱۸﴾
وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً ۖ كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ ﴿١٩﴾
 و پرنده های گرد آوری شده همگی برای او باز می گردند ﴿۱۹﴾
 وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿٢٠﴾
 و ملک او را محکم ساختیم و به او حکمت و دانش قضاوت را دادیم ﴿۲۰﴾
  وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿٢١﴾
 و آیا خبر دشمن برایت آمد وقتی که آنها دور میدان جنگ را دیوار کشیدند ﴿۲۱﴾
 إِذْ دَخَلُوا عَلَىٰ دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ ۖ قَالُوا لَا تَخَفْ ۖخَصْمَانِ بَغَىٰ بَعْضُنَا عَلَىٰ بَعْضٍ فَاحْكُم بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَىٰ سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿٢٢﴾
 وقتی که بر داوود داخل شدند  و او از آنها ترسید گفتند : نترس ما در هر دو دشمن یکدیگریم که بعضی از ما بر بعضی دیگر تجاوز کرده اند پس میان ما به حق حکم کن و از حق دور نشوو ما را بسوی راه برابری راهنمایی کن ﴿۲۲﴾
إِنَّ هَـٰذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿٢٣﴾
 البته این برادر من است که او نودو نه گوسفند دارد و من هم فقط یک گوسفند دارم و به من گفته آن (یک گوسفند) را هم به من واگذار کن و (ای داوود) درسخن رو در رو من را تقویت کن (کمک کن)﴿۲۳﴾
قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَىٰ نِعَاجِهِ ۖ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَّا هُمْ ۗ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ۩﴿٢٤﴾
 گفت البته با خواستن گوسفند تو بسوی گوسفندانش به تو ظلم کرده و البته بسیاری از شریکان بعضی از آنها بر بعضی دیگر ستم میکنند مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام کردند و تعداد آنها هم کم است و داوود پنداشت (که با این قضاوت یک طرفه و عجولانه) به فتنه افتاد ه (و گمراه شده) و از پروردگارش طلب بخشش کرد و به رکوع افتاد و توبه کرد ﴿۲۴﴾
 فَغَفَرْنَا لَهُ ذَٰلِكَ ۖ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَىٰ وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٢٥﴾
 و آن (قضاوت) را برای او آمرزید یم و البته او در پیشگاه ما دارای منزلت است و جایگاهی نیکو دارد ﴿۲۵﴾
يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّـهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿٢٦﴾
 ای داوود ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم پس میان مردم به حقیقت حکم کن و از هوای نفسانی پیروی نکن که از راه خدا گمراه می شوی البته کسانی که از راه خدا گمراه میشوند برای آنها عذابی سخت است به دلیل آنکه روز حساب را فراموش کردند ﴿۲۶﴾
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ۚ ذَٰلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿٢٧﴾
 و آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست را به باطل خلق نکردیم آن (که آسمانها و زمین به بطالت آفریده شده اند)پندار کسانی است که کافر شدند پس وای بر ناباوران از عذاب آتش ﴿۲۷﴾
 أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿٢٨﴾
 یا کسانی که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند را مانند مفسدان در زمین قرار میدهیم یا کسانی که حدود خدا را رعایت کردند را مانند معصیت کاران قرار میدهیم ؟ ﴿۲۸﴾
 كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩﴾
 کتابی با برکت است که آن را بسوی تو نازل کردیم تا در آیاتش تدبر کنند و برای اینکه صاحبان خرد تذکر بگیرند ﴿۲۹﴾
 وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ﴿٣٠﴾
 و به داوود سلیمان را بخشیدیم بندۀ خوبی که او بازگشت کننده (توبه کننده) بود ﴿۳۰﴾
 إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿٣١﴾
وقتی که اسبهای کردن بلند در شب بر او عرضه شد ﴿۳۱﴾
 فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّىٰ تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿٣٢﴾
 و گفت : که من بدلیل تذکر پروردگارم اسبها را بسیار دوست میداشتم دوست داشتن به حد کمال تا زمانی که بوسیلۀ پوششی پنهان شد ﴿۳۲﴾
رُدُّوهَا عَلَيَّ ۖ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿٣٣﴾
 (گفت آن اسبهای پنهان شده) آن را بر من باز گردانید و شروع کرد بر دست کشیدن بر ساق ها و گردنها ﴿۳۳﴾
 وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿٣٤﴾
 و به یقین سلیمان را در فتنه انداختیم و بر تخت او جسدی افکندیم سپس بازگشت و توبه کرد ﴿۳۴﴾
 قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّن بَعْدِي ۖ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ﴿٣٥﴾
گفت ای پروردگار من برایم بیامرز و به من مالکیتی عطا فرما که احدی بعد از من به آن نرسد البته تو بخشنده هستی ﴿۳۵﴾
 فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ﴿٣٦﴾
 و برای او باد را به حرکت در آوردیم که با دستور او جاری میشد و به آرامی به هر کجا اصابت میکرد ﴿۳۶﴾
 وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿٣٧﴾
و شیاطینی که همگی ساختمان می ساختند و غواصی میکردند ﴿۳۷﴾
 وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿٣٨﴾
 و دیگرانی که در زنجیرها و پابندها به هم متصل شده بودند ﴿۳۸﴾
 هَـٰذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ﴿٣٩﴾
 این عطا و بخشش ماست پس بدون حساب  ببخش یا نگهدار﴿۳۹﴾
 وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَىٰ وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٠﴾
 و البته او در پیشگاه ما دارای منزلت است و جایگاهی نیکو دارد ﴿۴۰﴾
 وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿٤١﴾
 و بندۀ ما ایوب را بیاد آور وقتی که پروردگارش را صدا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانیده ﴿۴۱﴾
 ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَـٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿٤٢﴾
 پایت را تکان بده (بلرزان) این شوینده ای خنک و نوشیدنی است ﴿۴۲﴾
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ﴿٤٣﴾
و برای او خانواده اش را بخشیدیم و مانند آنها را هم با آنها بخشیدیم رحمتی از ما و یاد آوردنی برای خردمندان ﴿۴۳﴾
 وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِب بِّهِ وَلَا تَحْنَثْ ۗ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا ۚ نِّعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿٤٤﴾
 و بر دستهایت دسته ای از علفها را بگیر و با آن (بر پایت بزن) و به باطل میل نکن البته ما او را بسیار شکیبا یافتیم  چه بندۀ خوبی بود البته او بسیار توبه کننده بود﴿۴۴﴾
 برای فهم بهتر آیه لطفآ اینجا کلیک کنید
 وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ﴿٤٥﴾
 و یاد کن بنده های ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که صاحبان قدرت و بینش هایی بودند ﴿۴۵﴾
 إِنَّا أَخْلَصْنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿٤٦﴾
 البته ما آنها را خالص گردانیدیم خلوصی برای بیاد آوردن خانه (آخرت) ﴿۴۶﴾
 وَإِنَّهُمْ عِندَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ﴿٤٧﴾
 و البته آنها در پیشگاه ما از خوبهای برگزیده بودند ﴿۴۷﴾
 وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ وَكُلٌّ مِّنَ الْأَخْيَارِ ﴿٤٨﴾
 و (در کتاب) یاد کن اسمعیل و یسع و ذولکفل را و همگی از خوبها بودند ﴿۴۸﴾
هَـٰذَا ذِكْرٌ ۚ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿٤٩﴾
 این (کتاب) تذکر است و البته کسانی که حدود خدا را رعایت میکنند برای آنها بازگشتگاهی نیکو است ﴿۴۹﴾
 جَنَّاتِ عَدْنٍ مُّفَتَّحَةً لَّهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿٥٠﴾
 باغهایی آماده  که دربهایشان برای آنها بازشده است ﴿۵۰﴾
 مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿٥١﴾
 در آن (باغها) تکیه زننده هستند در آنجا میوۀ فراوان و نوشیدنی می خواهند ﴿۵۱﴾
  وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿٥٢﴾
 و در نزد انها دور کننده هایی هستند که رنج را از مومنان دور میکنند ﴿۵۲﴾
 هَـٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٥٣﴾
 این است آنچه را که برای روز حساب وعده داده می شوید ﴿۵۳﴾
 إِنَّ هَـٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِن نَّفَادٍ﴿٥٤﴾
 این همان روزی است که پایانی ندارد ﴿۵۴﴾
 هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾
این است و البته برای طغیان  گران قطعاٌ بازگشتگاه بدی است  ﴿۵۵﴾ 
 جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾
جهنم که آن را می چشند و چه سرزمین بدی است ﴿۵۶﴾
 هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾
 این را و سیاهی و تاریکی آن را بچشید ﴿۵۷﴾
 وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾
 و گروهی دیگر هم قیافۀ او زوج هایی(هم نشینانش) هستند ﴿۵۸﴾
 هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾
 این جماعتی است که با شما به زحمت می افتند هیچ خوش آمد گویی به آنها نیست آنها هم چشندۀ آتش هستند ﴿۵۹﴾
قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖفَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾
 گفتند : بلکه این شما هستید که هیچ خوش آمد گویی برای شما نیست شما بودید که آن (کیفر) را جلو جلو برای ما فرستادید و چه بد قرار گاهی است ﴿۶۰﴾
 قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَـٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿٦١﴾
گفتند ای پروردگار ما آنکس که این را برای ما جلو جلو فرستاد پس در آتش برای او عذاب را چند برابر کن ﴿۶۱﴾
وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾
 و گفتند چه بر سر ما آمده ؟ چرا مردانی را که ما آنها را از اشرار می شمردیم (اینجا در عذاب آتش) آنها را نمی بینیم ؟ ﴿۶۲﴾
أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾
آیا آنها را به مسخره گرفتیم یا آنکه بینشهای ما از آنها باز داشته شد ؟

 إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾
 البته آن حقیقت است که اهل آتش با یکدیگر مخاصمه (دشمنی) می کنند ﴿۶۴﴾
 قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ ۖ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾
 بگو غیر از این نیست که من هشدار دهنده هستم و خدایی غیر از خدای یگانۀ مقتدر وجود ندارد ﴿۶۵﴾
 رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾
(خدایی که) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است قدرتمند و آمرزنده است ﴿۶۶﴾
 قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾
بگو آن اخباری بزرگ است ﴿۶۷﴾
 أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾
 که شما از آن اعراض می کنید (توجه نمی کنید) ﴿۶۸﴾
مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾
 برای من دانشی از جماعت برتر و بالاتر نیست وقتی که  دشمنی میکنند ﴿۶۹﴾
 إِن يُوحَىٰ إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٧٠﴾
چیز دیکر به من وحی نمیشود غیر از آنکه من هشدار دهنده ای روشنگر هستم ﴿۷۰﴾ 
 إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِينٍ ﴿٧١﴾
وقتی که پروردگارت به فرشته ها گفت : که من بشری را از گل خلق خواهم کرد ﴿۷۱﴾
 فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿٧٢﴾
 سپس وقتی که او را درست کردم و از روح خود در او دمیدم پس برای او به سجده افتید ﴿۷۲﴾
 فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٧٣﴾
و تمامی فرشته ها همگی به سجده افتادند﴿۷۳﴾
 إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٧٤﴾
غیر از ابلیس که ادعای بزرگی کرد و از کافران (انکار کننده ها نسبت به آدم ) بود ﴿۷۴﴾
 قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ ۖ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ﴿٧٥﴾
(خدا) گفت : ای ابلیس چه چیز مانع تو گردید که بر آنچه با قدرتم خلق کردم سجده نکنی ؟ آیا ادعای بزرگ بودن کردی یا از برترین ها (عالی ترین ها) بودی﴿۷۵﴾
 قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ ۖ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ ﴿٧٦﴾
 (ابلیس) گفت:  من از او بهترم من را از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی ﴿۷۶﴾
قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٧٧﴾
(خدا) گفت : پس از آن (ادعایت) بیرون شو (دست بردار) البنه که تو رانده شده هستی ﴿۷۷﴾
 وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٧٨﴾
و البته لعنت من تا روز کیفر دادن بر تو باد ﴿۷۸﴾
 قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٧٩﴾
(ابلیس) گفت : پروردگار من به من تا روزی که بر انگیخته می شوند مهلتی بده ﴿۷۹﴾
 قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ﴿٨٠﴾
(خدا) گفت : البته تو از مهلت داده شده ها هستی ﴿۸۰﴾
 إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٨١﴾
 تا روز و وقتی معلوم ﴿۸۱﴾
 قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٢﴾
 (ابلیس) گفت : و به عزت تو سوگند که همگی آنها را گمراه خواهم کرد ﴿۸۲﴾
 إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٨٣﴾
 مگر بنده های خالص شدۀ تو را از آنها ﴿۸۳﴾

قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿٨٤﴾
(خدا) گفت : سوگند به حقیقت و حقیقت را میگویم ﴿۸۴﴾
 لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٨٥﴾
که جهنم را پر خواهم کرد از تو و از آنهایی که از تو پیروی کردند ﴿۸۵﴾
 قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ﴿٨٦﴾
(ای پیامبر) بگو : بر آن (دعوتم به قرآن) از شما مزدی نمی خواهم و من از تکلیف کننده ها نیستم﴿۸۶﴾
 إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٨٧﴾
 آن (قرآن) غیر از تذکری برای جهانیان چیزی نیست ﴿۸۷﴾
 وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿٨٨﴾
 و بعد از هنگا می (گذشت زمانی) به اخبار آن (قران) علم پیدا می کنید ﴿۸۸﴾

الحمد لله رب العالمین     ۳۱/۱/۱۳۹۲       بندۀ خدا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر