۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۶۸ - قلم



                                 سورة القلم
                        بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحم کنندۀ رحمت گر 
ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾
ن و (سوگند)  به قلم و آنچه سطربه سطر می نویسند  ﴿۱
 مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾
 تو به نعمت پروردگارت دیوانه نیستی﴿۲
وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾
 و البته برای تو پاداشی بدون منت است ﴿۳
 وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾
 و البته تو بر اخلاقی بزرگ هستی﴿۴
فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾
 و بزودی خواهی دید و آنها نیز خواهند دید ﴿۵
 بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾ 
 کدامیک از شما در فتنه در افتاده اید ﴿۶
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿٧﴾
 البته پروردگارت اوداناتر است به کسانی که از راهش گمراه شدند و او به هدایت یافته ها داناتر است ﴿۷
 فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٨﴾
 پس از تکذیب کننده ها اطاعت نکن﴿۸
 وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ ﴿٩﴾
 دوست دارند (تا در مقابل بتان) نرمش نشان میدادی تا آنها هم با تو نرم تر باشند ﴿۹
 وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ ﴿١٠﴾ 
 و از هر سوگند خورنده ی زبون اطاعت نکن ﴿۱۰
هَمَّازٍ مَّشَّاءٍ بِنَمِيمٍ ﴿١١﴾
 همان عیب جو یا غیبت کننده ی سخن چین ﴿۱۱
 مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿١٢﴾
 کسی که از خوبی منع می کند متجاوز و کناه کار است ﴿۱۲
 عُتُلٍّ بَعْدَ ذَٰلِكَ زَنِيمٍ ﴿١٣﴾
 همان که خشن و بعد از آن پست و فرومایه است  ﴿۱۳
 أَن كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ﴿١٤﴾
 چرا که صاحب مال و فرزندان است ﴿۱۴
 إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٥﴾
 وقتی که آیات ما بر او خوانده میشود می گوید : افسانه های پیشینیان است ﴿۱۵
سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿١٦﴾
 بزودی بر بینی اش علامت میگذاریم ﴿۱۶

 إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿١٧﴾
 البته ما آنها را دچار بلا کردیم همانگونه که یاران باغ را مبتلا کردیم وقتی که قسم خوردند هنگام صبح محصولشان را درو کنند ﴿۱۷

 وَلَا يَسْتَثْنُونَ ﴿١٨﴾
 و چیزی را استثنا نکنند (باقی نگذارند و همه چیز را درو کنند) ﴿۱۸
فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِّن رَّبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿١٩﴾
 و گردش کننده ای از جانب پروردگارت بر آن (باغ) گردش کرد و در حالیکه انها خوابیده بودند﴿۱۹
 فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ﴿٢٠﴾  
و صبح کردند (درحالیکه باغ) مانند اینکه درو شده بود ﴿۲۰
 فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿٢١﴾ 
هنگام صبح یکدیگر را صدا می کردند﴿۲۱
 أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِكُمْ إِن كُنتُمْ صَارِمِينَ ﴿٢٢﴾  
اگر میخواهید درو کنید بر کشتزارتان صبح حرکت کنید ﴿۲۲
 فَانطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ﴿٢٣﴾  
و براه افتادند در حالیکه مخفیانه می گفتند ﴿۲۳
 أَن لَّا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُم مِّسْكِينٌ ﴿٢٤﴾  
امروز نباید بینوایی (در باغ) بر شما وارد شود﴿۲۴
 وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِينَ﴿٢٥﴾
و هنگام صبح حرکت کردند در حالیکه فقط تنها (بر داشتن محصول برای خود و ندادن آن به فقیران ) توانا بودند ﴿۲۵
 فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿٢٦﴾  
و وقتی که آن (باغ) رادیدند گفتند که البته ما گمراه بودیم ﴿۲۶
 بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ﴿٢٧﴾   
بلکه ما محرومان هستیم ﴿۲۷
قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾  
خردمند ترینشان گفت : آیا به شما نگفتم چرا تسبیح نمی گویید : آیا به شما نگفتم چرا تسبیح نمی گویید ؟ ﴿۲۸
 قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ 
گفتند پروردگار ما منزه است البته ما ستمگر بودیم ﴿۲۹
 فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿٣٠﴾  
و بعضی از آنها به مقابله ی برخی دیگر آمدند در حالی که یکدیگر را سرزنش (ملامت) می کردند﴿۳۰
 قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿٣١﴾  
گفتند ای وای بر ما که ما طغیانگر بودیم﴿۳۱
 عَسَىٰ رَبُّنَا أَن يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِّنْهَا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿٣٢﴾  
امید است که پروردگار ما بهتر از آن (باغ) را برای ما تبدیل کند البته که ما بسوی پروردگارمان تضرع میکنیم ﴿۳۲
 كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖوَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾  
عذاب آنگونه است و عذاب آخرت بزرگتر است اگر می دانستند ﴿۳۳
 إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿٣٤﴾ 
البته برای کسانی که حدود خدا را رعایت میکنند (متقین) در پیشگاه خدا باغهایی پر از نعمت است﴿۳۴
 أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ﴿٣٥﴾  
آیا مسلمانها را مانند محرومان قرار میدهیم ؟﴿۳۵
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿٣٦﴾ 
چه بر سر شما آمده چگونه حکم می کنید ؟ ﴿۳۶
 أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ﴿٣٧﴾   
آیا برای شما کتابیست که در آن درس (حکم را) می خوانید ؟ ﴿۳۷
إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ ﴿٣٨﴾
 که برای شما (در آن کتاب) هرچه اختیار کنید هست ؟ ﴿۳۸
 أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۙ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ ﴿٣٩﴾ 
یا اینکه برای شما پیمانی در نزد ماست که تا روز قیامت میرسد (و بر اساس آن پیمان) هر چه حکم کنید برای شماست  ؟ ﴿۳۹
سَلْهُمْ أَيُّهُم بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ ﴿٤٠﴾  
از آنها بپرس کدامیک از آنها آن را رهبری میکند (که هرچه بخواهند حکم کنند ؟) ؟ ﴿۴۰
 أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِن كَانُوا صَادِقِينَ ﴿٤١﴾ 
یا برای آنها شریکانی هست که باید شریکان خود را بیاورند اگر آنها صداقت دارند ﴿۴۱
 يَوْمَ يُكْشَفُ عَن سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٤٢﴾
روزی که (هنگام مرگ) از ساق هویدا گردد و بسوی سجود خوانده میشوند ولی نمیتوانند (سجده کنند) ﴿۴۲
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿٤٣﴾  
دیده هایشان در آن روز سر افکنده است و زبونی و خواری آنها را فراگرفته و البته آنها بسوی سجده دعوت می شدند در حالیکه سالم بودند (اما سجده نمی کردند) ﴿۴۳
 فَذَرْنِي وَمَن يُكَذِّبُ بِهَـٰذَا الْحَدِيثِ ۖسَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٤﴾ 
پس من را با کسی که این حدیث (قرآن) را تکذیب میکند وا بگذار بزودی آنها را منقرض میکنیم از جاییکه نمی دانند ﴿۴۴
 وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿٤٥﴾  
و به آنها مهلت می دهم زیرا که نقشه ی من محکم است ﴿۴۵
 أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿٤٦﴾
یا اینکه از آنها مزدی می خواهی ؟ و پرداخت آن برای آنها سنگین است ؟ ﴿۴۶
 أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿٤٧﴾  
یا غیب نزد آنهاست و آنها (غیب را) می نویسند ؟ ﴿۴۷ 
 فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿٤٨﴾ 
پس برای حکم پروردگارت صبر کن و مانند همدم ماهی (ذالنون یا یونس) نباش وقتی که اندوهگین بود ﴿۴۸
 لَّوْلَا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿٤٩﴾  
و اگر نبود نعمتی از پروردگارش که به او رسید در حالی به دشت افکنده میشد که او سرزنش شده بود (این آیه را کافران بعنوان تضادهای قرآن طرح کرده بودند که در مقاله ای به پاسخ آن پرداخته ام تضادهای واهی شمارۀ۲۱
 جواب داده شده در لینک  http://www.quranmoslems.blogspot.com/2010/01/4_28.html   ﴿۴۹
 فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٥٠﴾  
و پروردگارش او را برگزید و او را از شایسته ها قرار داد ﴿۵۰
 وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ﴿٥١﴾
و نزدیک بود کسانی که کافر شدند تو را با دیده هایشان بلغزانند وقتی که ذکر (قرآن) را شنیدند و می گویند او (پیامبر) دیوانه است  ﴿۵۱
 وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٥٢﴾  
و آن (قرآن) غیر از تذکری برای جهان ها نیست ﴿۵۲

سبحان الله ۳۰/۴/۱۳۹۲ یکشنبه   بندۀ خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر