۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۷۴- مدثر (نابود شونده ؛ از بین رونده ؛ محو شونده)



                                 سورة المدثر
                          بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
بنام خدای رحم کنندۀ رحم گستر
يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿١﴾
 ای فنا شونده ﴿۱
 قُمْ فَأَنذِرْ ﴿٢﴾
 برخیز و هشدار بده ﴿۲

 وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ ﴿٣﴾
 و پروردگارت را بزرگ شمار ﴿۳

 وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ﴿٤﴾
 و لباست را پاکیزه کن ﴿۴

 وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿٥﴾
 و چرک و کثافت را از خود دور کن﴿۵

 وَلَا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ ﴿٦﴾
 و بخاطر کار زیادی که انجام میدهی منت نگذار﴿۶

 وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴿٧﴾
 و برای (حکم) پروردگارت صبر کن ﴿۷

 فَإِذَا نُقِرَ فِي النَّاقُورِ ﴿٨﴾
 و وقتی که بر دف یا دایره کوبیده شود ﴿۸

 فَذَٰلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ﴿٩﴾
 و آن روز روزی سخت است ﴿۹

 عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ ﴿١٠﴾
 که بر کافران آسان نیست ﴿۱۰

 ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًا﴿١١﴾
 من را و کسی که او را تنها آفریدم تنها بگذار ﴿۱۱

 وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا ﴿١٢﴾
 و برای او مالی فراوان قرار دادم ﴿۱۲

 وَبَنِينَ شُهُودًا ﴿١٣﴾
 و فرزنداني حاضر﴿۱۳

 وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيدًا ﴿١٤﴾
و برای او امکاناتی فراهم کردم ﴿۱۴

 ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ ﴿١٥﴾
 و طمع دارد که (امکاناتش) را زیاد کنم ﴿۱۵

 كَلَّا ۖ إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا ﴿١٦﴾
 اینگونه نیست البته او نسبت به آیات ما دشمن بود ﴿۱۶

 سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿١٧﴾
 بزودی در سربالایی (حساب قیامت) بر او سخت میگیرم ﴿۱۷ 

 إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿١٨﴾
البته او فکر کرد و اندازه داد ﴿۱۸

 فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿١٩﴾
پس مرگ بر او چگونه اندازه داد 19  ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ﴿٢٠﴾
سپس مرگ بر او چگ
ونه اندازه داد ﴿۲۰
 ثُمَّ نَظَرَ ﴿٢١﴾
 سپس نگاه کرد ﴿۲۱
 ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿٢٢﴾
 سپس چهره در هم کشید و اخم کرد ﴿۲۲

 ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ﴿٢٣﴾
 سپس پشت کرد و تکبر ورزید ﴿۲۳

 فَقَالَ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُ ﴿٢٤﴾
 و (متکبرانه) گفت: این (قران) غیر از جادویی که اثر می کند چیز دیگری نیست﴿۲۴
 إِنْ هَـٰذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿٢٥﴾
این ( قرآن) غیر از سخن بشر چیز دیگری نیست ﴿۲۵
 سَأُصْلِيهِ سَقَرَ ﴿٢٦﴾
 بزودی سقر را به او می چشانیم ﴿۲۶

 وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ ﴿٢٧﴾
 و تو چه میدانی سقر چیست ؟ ﴿۲۷

 لَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُ ﴿٢٨﴾
نه باقی می گذارد و نه رها میکند ﴿۲۸

 لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ ﴿٢٩﴾
 پوست را تغییر رنگ میدهد﴿۲۹

 عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ﴿٣٠﴾
 بر آن نوزده است  (برای دیدن معجزات ریاضی و اندیکسها ی ریاضی مضرب 19  در قرآن به دو لینک زیر بروید http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/2.html  و http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/1.html  ﴿۳۰
 وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً ۙ وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا ۙ وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ ۙ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّـهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚوَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ ۚ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْبَشَرِ ﴿٣١﴾
 و ما یاران آتش را غیر از ملائکه قرار ندادیم و تعداد آنها را غیر از دردسری برای کسانی که کافر شدند قرار ندادیم و تعداد آنها را غیر از فتنه ای برای کسانی که کافر شدند قرار ندادیم تا کسانی که به آنها کتاب داده شد بر یقین آنها افزوده گردد و کسانی که ایمان آوردند بر ایمانشان افزوده گردد و کسانی که به آنها کتاب داده شد و مومنان شک نکنند و البته کسانی که در قلبهایشان مرض است و کافران می گویند خدا با این مثل چه چیز را می خواست  ؟  بدانگونه هرکس میخواهد خدا گمراهش میسازد  و هرکس میخواهد  هدایتش میکند و سپاه پروردگارت را غیر از او کسی نمی داند و آن غیر از تذکری برای بشر نیست ﴿۳۱
 كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿٣٢﴾
چنین نیست و (سوگند) به ماه ﴿۳۲

 وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿٣٣﴾
و(سوگند) به شب وقتی که سپری شود ﴿۳۳

 وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿٣٤﴾
 و (سوگند) به صبح وقتی که بدرخشد ﴿۳۴

 إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿٣٥﴾
البته آن (قرآن) یکی از بزرگترین هاست ﴿۳۵

 نَذِيرًا لِّلْبَشَرِ ﴿٣٦﴾
هشداری برای بشر است ﴿۳۶

 لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿٣٧﴾
برای هرکس از شما که پیش افتد یا به تاخیر افتد ﴿۳۷

 كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿٣٨﴾
 هر نفسی در گرو آن چیزیست که کسب کرده ﴿۳۸

 إِلَّا أَصْحَابَ الْيَمِينِ ﴿٣٩﴾
 مگر یاران با برکت ﴿۳۹

 فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿٤٠﴾
 در باغهایی می پرسند ﴿۴۰

 عَنِ الْمُجْرِمِينَ ﴿٤١﴾
از مجرمان (می پرسند) ﴿۴۱

 مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿٤٢﴾
 چه چیزی شما را در آتش سقر در آورد ؟ ﴿۴۲

 قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿٤٣﴾
 گفتند ما از نماز گذاران نبودیم ﴿۴۳

 وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿٤٤﴾
 و ما به بی نوا غذا نمی دادیم﴿۴۴

 وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿٤٥﴾
و ما با کسانی که وارد باطل می شدند وارد باطل می شدیم ﴿۴۵

 وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿٤٦﴾
و ما روز جزا را دروغ میانگاشتیم (تکذیب می کردیم)﴿۴۶

 حَتَّىٰ أَتَانَا الْيَقِينُ ﴿٤٧﴾
تا وقتی که (امروز در آتش سقر) برایمان یقین آمد ﴿۴۷

 فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ﴿٤٨﴾
 و شفاعت شفاعتگران برای آنها سودی ندارد ﴿۴۸

 فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ ﴿٤٩﴾
 و چه بر سر آنها آمده که از تذکر رویگردان هستند ؟ (اعراض می کنند ) ؟ ﴿۴۹

 كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ﴿٥٠﴾
  تو گویی که آنها مانند خرانی رمنده هستند
﴿٥٠﴾
 فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ﴿٥١﴾

که از شیری درنده فرار می کنند ﴿٥١﴾
 بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن يُؤْتَىٰ صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿٥٢﴾

هر مردی از آنها می خواهد که به او کتابهایی زنده کننده بدهند ﴿۵۲
 كَلَّا ۖ بَل لَّا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿٥٣﴾
 چنین نیست بلکه آنها از آخرت نمی ترسند ﴿۵۳
 كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ ﴿٥٤﴾
 چنین نیست البته آن تذکری است ﴿۵۴
 فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿٥٥﴾
 و هر کس آن تذکر را میخواهد (بداند) ﴿۵۵

 وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ ۚ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿٥٦﴾
که متذکر آن (تذکر) نمی شوند مگر آنکه خدا بخواهد او اهل تقوی و اهل مغفرت است  ﴿۵۶



 و ثیابک فطهر و ارجز فاهجر   ۶/۵/۱۳۹۲ یکشنبه   بندۀ خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر