۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۵۴ - قمر (ماه)


                                               سورة القمر
 بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحم کنندۀ رحم آور
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ ﴿١﴾

ساعت (قیامت) نزدیک شد و ماه بشکافت  ﴿۱
 وَإِن يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُّسْتَمِرٌّ ﴿٢﴾
 و اگر آیه ای را ببیند اعراض میکنند و می گویند جادویی ادامه دار است ﴿۲
 وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَكُلُّ أَمْرٍ مُّسْتَقِرٌّ﴿٣﴾
 و تکذیب کردند و از هواهای (نفس) پیروی کردند و هر کاری مقرر شده است ﴿۳ 
 وَلَقَدْ جَاءَهُم مِّنَ الْأَنبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿٤﴾
و البته از اخباری برایشان آمد که در آن درس عبرت است (خبری که باعث دست برداشتن میشود) ﴿۴
 حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ ۖفَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿٥﴾
 حکمتی رساست و هشدارها سودی نداد ﴿۵
 فَتَوَلَّ عَنْهُمْ ۘ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَىٰ شَيْءٍ نُّكُرٍ﴿٦﴾
 و از آنها رو بگردان که دعوت کننده بسوی چیزی نا خوشایند (عذاب) دعوت میکند ﴿۶
خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ﴿٧﴾
 چشم هایشان گریان است و مانند ملخ های پراکنده از گور بیرون می آیند ﴿۷
 مُّهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ ۖ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَـٰذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ﴿٨﴾ 
 با شتاب بسوی دعوت کننده میروند کافران می گویند این روز سختی است ﴿۸
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ﴿٩﴾
قبل از آنها قوم نوح بنده ی ما را تکذیب کردند و گفتند : دیوانه ای زجر کشیده است ﴿۹
 فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ﴿١٠﴾ 
 و (نوح) پروردگارش  را خوان که من (برای هدایت کافران) مغلوب شدم پس به من کمک کن ﴿۱۰
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ ﴿١١﴾
 و دربهای آسمان را بوسیله ی آبی ریزنده (جاری) گشودیم ﴿۱۱
 وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَىٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿١٢﴾
 و چشمه های زمین را شکافتیم و آبافکنده شد بر طبق دستوری که اندازه نهاده شده بود ﴿۱۲
 وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿١٣﴾ 
 و او (نوح) را بر (کشتی) حمل کردیم که دارای الواح و میخهایی بود ﴿۱۳
تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِّمَن كَانَ كُفِرَ ﴿١٤﴾
 که تحت نظر ما جاری بود پاداشی برای کسی که انکارش کرده بودند ﴿۱۴
 وَلَقَد تَّرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ﴿١٥﴾
 و البته آن را بعنوان نشانه ای ترک کردیم آیا تذکر پذیرنده ای هست ؟ ﴿۱۵
 فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿١٦﴾
 پس عذاب و هشدارهای من چگونه بود ؟ ﴿۱۶
 وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ﴿١٧﴾
 و قطعآ قرآن را برای تذکر آسان کردیم آیا کسی هست که تذکر پذیرد؟ ﴿۱۷
 كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ﴿١٨﴾ 
 (قوم) عاد تکذیب کردند و عذاب من و هشدار دادن من چگونه بود ؟ ﴿۱۸
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ﴿١٩﴾ 
برای آنها تند باد سردی را در روزی شوم و ادامه دار فرستادیم ﴿۱۹
تَنزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُّنقَعِرٍ ﴿٢٠﴾
بطوریکه مردم را از زمین میکند مانند اینکه انها تنه های درخت خرمایی بودند که از ریشه بیرون آورده شده بودند ﴿۲۰
 فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿٢١﴾
و عذاب و هشدارهای من چگونه بود ؟ ﴿۲۱
 وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ﴿٢٢﴾
 و البته ما قران را برای یاد آوری (تذکر) آسان کردیم آیا کسی هست تذکر پذیرد ؟ ﴿۲۲
 كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿٢٣﴾
 و ثمود هشدار دهنده ها را تکذیب کردند ﴿۲۳
 فَقَالُوا أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِدًا نَّتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَّفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿٢٤﴾
 و گفتند آیا بشری را که یکی از خود ماست او را پیروی کنیم ؟ البته که ما در آن هنگام در گمراهی و بدی خواهیم بود ﴿۲۴
 أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِن بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿٢٥﴾
 آیا از میان ما ذکر بر او افکنده شد ؟ بلکه او دروغگویی سر مست میباشد ﴿۲۵
 سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَّنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿٢٦﴾
 بزودی فردا میدانند چه کسی دروغگوی سرمست میباشد ﴿۲۶
 إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿٢٧﴾
 البته که ما ماده شتر (ناقه) را بعنوان فتنه ای برای آنها فرستادیم پس آنها را مراقبت کن و صبور باش ﴿۲۷
وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ ۖ كُلُّ شِرْبٍ مُّحْتَضَرٌ ﴿٢٨﴾
 به آنها آگاهی بده که آب بین آنها تقسیم شده هر کدام در(هنگام) نوشیدن حاضر شود ﴿۲۸
 فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ ﴿٢٩﴾
و یار خود را صدا کردند و عهده دار (کشتن شتر ماده) شد و (ناقه) را کشتند ﴿۲۹
 فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿٣٠﴾
پس عذاب من و هشدارهای من چگونه بود؟ ﴿۳۰
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿٣١﴾
 الته که ما خروشی یک باره را بر آنها فرستادیم و مانند گیاه خشک خرد شده باز داشته شده بودند ﴿۳۱
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ﴿٣٢﴾ 
 و البته قران را برای یاد آوری آسان کردیم پس آیا تذکر پذیرنده ای هست ؟ ﴿۳۲
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿٣٣﴾ 
قوم لوط هشدار دهنده ها را تکذیب کردند ﴿۳۳
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ ۖ نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ ﴿٣٤﴾
 البته ما طوفان شن را بر آنها فرستادیم غیر از آللوط که هنگام سحر آنها را نجات دادیم ﴿۳۴
 نِّعْمَةً مِّنْ عِندِنَا ۚ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَن شَكَرَ ﴿٣٥﴾
نعمتی از جانب ما بود کسی را که شکر کرد آنگونه پاداش می دهیم ﴿۳۵
وَلَقَدْ أَنذَرَهُم بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿٣٦﴾
 و البته خشم و در هم کوبیدن ما به آنها هشدار داد و هشدار دهنده ها را انکار کردند ﴿۳۶
 وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَن ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿٣٧﴾
و البته از مهمانهای او (لوط) در خواست فحشاء کردند و چشم هایشان را کور کردیم و عذاب من و هشدارهایم را بچشید ﴿۳۷
 وَلَقَدْ صَبَّحَهُم بُكْرَةً عَذَابٌ مُّسْتَقِرٌّ ﴿٣٨﴾
و البته هنگام صبح گاهان  عذابی مقررشده (يا پايدار) آنها را فرا گرفت
  فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ﴿٣٩﴾
پس عذاب و هشدار من را بچشيد
  وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ﴿٤٠﴾ 
 و البته قرآن را برای یاد آوری آسان کردیم آیا کسی هست که متذکر شود ؟ ﴿۴۰
وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿٤١﴾ 
و البته هشدار دهنده هایی برای آل فرعون آمد ﴿۴۱
كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿٤٢﴾ 
همه ی آیات ما را دروغ شمردند و (جان) آنها را گرفتیم گرفتن نیرومند مقتدر ﴿۴۲ 
أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِّنْ أُولَـٰئِكُمْ أَمْ لَكُم بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ ﴿٤٣﴾ 
آیا کافران شما بهتر از آنها هستند (که تکذیب کردند) یا اینکه برای شما تبرئه ای در کتابهای آسمانی است ؟ (که شما را تبرئه می کند ؟)﴿۴۳
أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُّنتَصِرٌ ﴿٤٤﴾
 یا اینکه می گویید همگی ما (از جانب خدا) یاری شده هستیم     ؟ ﴿۴۴
 سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿٤٥﴾ 
 بزودی همگی شکست می خورند و ( برای فرار ) پشتهایشان را بر می گردانند ﴿۴۵
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦﴾
 بلکه ساعت وعده گاه آنهاست و ساعت بدتر و تلخ تر است ﴿۴۶
 إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿٤٧﴾ 
 البته که مجرمین در گمراهی و آتشند ﴿۴۷
يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿٤٨﴾
 روزی که در آتش بر صورتهایشان کشیده میشوند لمس کردن آتش را بچشید ﴿۴۸
 إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿٤٩﴾
 البته هر چیزی را به اندازه خلق کردیم 49
 وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿٥٠﴾
  و دستور ما نیست مگر یکباره مانند چشم بر هم زدن ﴿۵۰
 وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ﴿٥١﴾
 و البته ما گروه هایی از شما را هلاک کردیم پس آیا پند گیرنده ای هست ؟ ﴿۵۱
 وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ﴿٥٢﴾ 
 و هر چیزی را که آنها انجام دادند در کتابها (ثبت شده)  هست  ﴿۵۲
وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُّسْتَطَرٌ ﴿٥٣﴾
 و هر (عمل)  کوچک و بزرگی سطر به سطر نوشته شده ﴿۵۳
 إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿٥٤﴾
البته که رعایت کننده گان حدود خدا در باغها و جویبارها هستند ﴿۵۴
 فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ ﴿٥٥﴾
 در جایگاه راستی در نزد مالک نیرومند (خدا) هستند﴿۵۵


و کل شی فعلوه  فی الزبر       ۸/۴/۱۳۹۲ شنبه       بندۀ خدا

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر