۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۸۰- عبس (عبوس بودن ، اخم کردن)


                               سورة عبس
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحمت کنندۀ رحمت گستر
 عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿١﴾
بر گشت و اخم کرد ﴿۱
 أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿٢﴾
 وقتی که کوری پیش او آمد ﴿۲

 وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ﴿٣﴾
 و (ای پیامبر) تو چه میدانی شاید او پاکیزه شود ﴿۳

 أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿٤﴾
 یا تذکر پذیرد و تذکر برایش سود دهد ﴿۴

 أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿٥﴾
 اما کسی که خود را (از تذکر گرفتن) بی نیاز دانست ﴿۵

 فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّىٰ ﴿٦﴾
 و تو به او توجه می کنی ﴿۶

 وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿٧﴾
 و در حالیکه پاکیزه شدن او بر عهدۀ تو نیست ﴿۷

 وَأَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَىٰ﴿٨﴾
 اما کسی که با تلاش و کوشش بسوی تو آمد﴿۸

 وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿٩﴾
 و در حالیکه او می ترسید ﴿۹

 فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّىٰ ﴿١٠﴾
و تو (بجای توجه کردن به او) مشغول چیز دیگری می شوی ﴿۱۰

 كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ﴿١١﴾
 اینچنین نیست البته آن (قران) تذکر است ﴿۱۱

 فَمَن شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿١٢﴾
 و هر کس می خواهد از آن تذکر می گیرد ﴿۱۲

 فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿١٣﴾ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿١٤﴾
 (آن قرآن) بلند پایه و پاکیزه در صحیفه های ارجمند است  ﴿۱۳

 بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ﴿١٥﴾
بدست سفیرانی ﴿۱۵

 كِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿١٦﴾
گرامی و نیکو کار﴿۱۶

 قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿١٧﴾
بمیرد انسان کفر و انکارش برای چیست ؟ ﴿۱۷

 مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ﴿١٨﴾
از چه چیز او را خلق کرد ؟ ﴿۱۸

 مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿١٩﴾
او را از نطفه ای خلق کرد و او را اندازه داد ﴿۱۹

 ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ ﴿٢٠﴾
سپس راه را برای او آسان کرد ﴿۲۰

 ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ﴿٢١﴾
سپس او را میراند و در قبر کرد ﴿۲۱

 ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ﴿٢٢﴾
سپس هر وقت بخواهد او را زنده می کند ﴿۲۳

 كَلَّا لَمَّا يَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿٢٣﴾
چنین نیست هنوز دستوراتی که به او داده شده را نگذرانده ﴿۲۳

 فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ﴿٢٤﴾
و انسان باید به غذایش نگاه کند ﴿۲۴

 أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿٢٥﴾
البته ما آب را ریختیم جاری شونده ﴿۲۵

 ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿٢٦﴾
سپس زمین را شکافتیم شکافته ﴿۲۶

 فَأَنبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿٢٧﴾
و در آن دانه رویاندیم﴿۲۷

 وَعِنَبًا وَقَضْبًا﴿٢٨﴾
و انگور و درختان بلند ﴿۲۸

 وَزَيْتُونًا وَنَخْلًا ﴿٢٩﴾
و زیتون و نخل ﴿۲۹

 وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿٣٠﴾
و باغهایی پر از درخت ﴿۳۰

 وَفَاكِهَةً وَأَبًّا﴿٣١﴾
و میوه و علف را ﴿۳۱

 مَّتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿٣٢﴾
بهره مندی برای شما و برای حیواناتتان ﴿۳۲

 فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ﴿٣٣﴾
و وقتی آن حادثۀ ناگوار بیاید ﴿۳۳

 يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ ﴿٣٤﴾
 روزی که مرد از برادرش فرار میکند ﴿۳۴

 وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ ﴿٣٥﴾
و مادرش و پدرش ﴿۳۵

 وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ ﴿٣٦﴾
و همسرش و فرزندش ﴿۳۶

 لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ ﴿٣٧﴾
برای هر فردی از آنها در آن روز پیش آمد و کار مهمی است که برای او کافیست (کفایت میکند )﴿۳۷

 وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ﴿٣٨﴾
چهره هایی در آن روز گشوده و روشن است ﴿۳۸

 ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ﴿٣٩﴾
خندان و شادمان هستند ﴿۳۹

 وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ ﴿٤٠﴾
و چهره هایی در آن روز بر آنها غبار است ﴿۴۰

 تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿٤١﴾
سختی و دشواری او را در رنج می کند ﴿۴۱

 أُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿٤٢﴾
آنها همان کافران بدکار هستند ﴿۴۲



فلینظر الانسان الی طعامه      ۱/۵/۱۳۹۲ دوشنبه    بندۀ خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر