۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۸۱- تکویر (سقوط کردن ، افتادن ، درهم پیچیدن)


                          سورة التكوير
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای رحمت کنندۀ رحمت گر
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿١﴾
وقتی که خورشید سقوط کند ﴿۱
 وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ﴿٢﴾
 و روزی که ستاره ها تیره و تار شوند ﴿۲
 وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ ﴿٣﴾
 و وقتی که کوه ها به حرکت در آیند ﴿۳

 وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿٤﴾
 و وقتی که شتران ده ماهه آبستن رها می شوند ﴿۴

 وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿٥﴾
 و وقتی که وحشت زده گان گرد آورده شوند (جمع کرده می شوند) ﴿۵

 وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿٦﴾
 و وقتی که دریاها متلاطم و لبریز می شوند ﴿۶

 وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ﴿٧﴾
 و وقتی که نفوس (با کالبدها) جفت کرده می شوند ﴿۷

 وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿٨﴾
 و وقتی که از آن کشته شده پرسیده شود ﴿۸

 بِأَيِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿٩﴾
 به کدام گناه کشته شد ؟ ﴿۹

 وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿١٠﴾
 و وقتی که صحیفه ها منتشر میشود﴿۱۰

 وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ ﴿١١﴾
 و وقتی که پوشش آسمان برداشته شود ﴿۱۱

 وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ ﴿١٢﴾
 و وقتی که دوزخ افروخته گردد ﴿۱۲

 وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿١٣﴾
 و وقتی که باغ جلو آورده شود ﴿۱۳ 

 عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ ﴿١٤﴾
هر شخصی میداند که چه انجام داده است ﴿۱۴ 

 فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿١٥﴾
و سوگند نمی خورم به پنهان شونده ها ﴿۱۵ 

 الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿١٦﴾
رونده های  پنهان شونده ﴿۱۶

 وَاللَّيْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿١٧﴾
و به شب وقتی پشت کند (یا به شب وقتی تیره و تار گردد) ﴿۱۷

 وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿١٨﴾
و به صبح وقتی که تنفس کند ﴿۱۸ 

 إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿١٩﴾
البته آن سخن رسولی با کرامت است ﴿۱۹

 ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿٢٠﴾
که در پیش (خداوند) صاحب عرش (آن رسول) صاحب نیرو و قدرت است﴿۲۰

 مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ﴿٢١﴾
در آنجا امین اطاعت شده است ﴿۲۱

 وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ﴿٢٢﴾
 و یار شما دیوانه نیست ﴿۲۲

 وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ ﴿٢٣﴾
و قطعاً او را د
ر افق روشنی دید ﴿۲۳﴾در
 وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ ﴿٢٤﴾
و او بر غیب و ناپیدا گمان نبرد یا بخل نورزید ( اگر ضمیر هو در این ایه به محمد رسول الله اشاره کند دردوحالت دارد یا محمد در  تصورات و گمان خویش خیال نکرد که قران بر او  وحی می شود  

یا انکه محمد در گفتن و انتشار قران به مردم خساست بخرج نداد و همه اش را گفت 
در حالت دوم  اگر ضمیر هو اشاره به رسول وحی جبریل داشته باشد انگاه 
آن رسول وحی این قران گرانبها که از غیب به او رسید همه اش را گفت و در گفتن کلام خدا خساست بخرج نداد  ) ﴿۲۴﴾
 وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ﴿٢٥﴾
 و آن (قرآن) سخن شیطان رانده شده نیست ﴿۲۵

 فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ﴿٢٦﴾
پس به کجا می فرمایید
 ؟ ﴿۲۶
 إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾
 آن (قرآن) غیر از تذکری برای جهان ها چیز دیگری نیست  ﴿۲۷

 لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾
برای هر کسی از شما که بخواهد راست و درست شود ﴿۲۸ 

 وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٩﴾
و نمی خواهید مگر آنکه پروردگار جهان ها بخواهد ﴿۲۹



ان هو الا ذکرٌ للعالمین ۱۵/۵/۱۳۹۲سه شنبه   ۲۸/رمضان/۱۴۳۴

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر