۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

۲۸ - قصص (قصه ها)


                                       سورة القصص
                                  بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
بنام خدای بخشنده مهرورز
طسم ﴿١﴾
 طسم ﴿١
تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾
 آن آیه های کتاب روشنگر است ﴿۲

نَتْلُو عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿٣﴾
از اخبار موسی و فرعون به حقیقت برایت میخوانیم برای قومی که ایمان می آورند ﴿۳

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ ﴿٤﴾
 البته فرعون در زمین برتری جویی کرد و اهل ان (زمین) را گروه گروه قرار داد (امتیازات طبقاتی که در آیین توحیدی همه ی انسانها در پیشگاه خدا برابر هستند) طایفه ای از آنها را ضعیف کرد که سر پسرهایشان را می برید و دختر هایشان را زنده می گذاشت البته او از مفسدان بود ﴿۴

وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴿٥﴾
 و اراده کردیم که بر کسانی که در زمین به ضعف کشیده شده بودند منت نهیم و آنها را رهبرانی قرار دهیم و آنها را وارثانی قرار دهیم ﴿۵
وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ ﴿٦﴾
و در زمین به انها قدرت دهیم و به فرعون و هامان و سپاهیان آن دو آنچه که آنها از آن می ترسیدند را نشان دهیم (تولد موسی و تهدید تاج و تخت فرعون) ﴿۶
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧﴾
و به مادر موسی وحی کردیم که به او (موسی) شیر بده و و هرگاه بر او ترسیدی (یا تهدیدی متوجه او بود) او را در دریا رها کن و نترس و اندوهگین نباش حتماً ما او را بسوی تو بر میگردانیم و او را از فرستاده ها قرار میدهیم ﴿۷
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗإِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ ﴿٨﴾
 و آل فرعون او را پیدا کردند تا برایشان دشمن و اندوهی باشد قطعاً فرعون و هامان و لشکریان آن دو خطا کار بودند ﴿۸
وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ ۖ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَىٰ أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿٩﴾
و همسر فرعون گفت : (این بچه) برای من و برای تو روشنی چشم باشد او را نکش باشد که به ما سودبدهد و او را بعنوان فرزند بگیریم و انها درک نمیکردند ﴿۹
وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَىٰ فَارِغًا ۖ إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَىٰ قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٠﴾
و مادر موسی صبح کرد در حالی که دلش خالی شده بود نزدیک بود که آن موضوع را که (موسی فرزند اوست) آشکار نماید اگر خدا با قلب او ارتباط بر قرار نمی کرد که از مومنین باشد ﴿١۰
وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ ۖ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ﴿١١﴾ 
و به خواهرش گفت : دنبال او برو و او (خواهرش) از دور موسی را دید و در حالیکه آنها (خاندان فرعون) نمیدانستند ماجرا چیست﴿١۱
وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ ﴿١٢﴾
و از قبل بر او (موسی) تمام شیر دهنده ها (زنهای شیر ده ) را حرام کردیم (بطوریکه موسی از هیچ پستانی شیر نمی خورد ) و آن زن (خاله یا خواهر موسی) گفت : آیا شما را به خانواده ای که سرپرستی او را انجام دهند راهنمایی کنم ؟ برای شما و آنها ( آن خانواده ) برای او (موسی) صمیمانه دوستی میکنند ﴿١۲
فَرَدَدْنَاهُ إِلَىٰ أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿١٣﴾
 و او (موسی) را بسوی مادرش برگرداندیم تا چشم روشن گردد و اندوهگین نشود و برای اینکه بداند وعده ی خدا حق است و لیکن بیشتر آنها نمیدانند ﴿١۳
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَىٰ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿١٤﴾
و زمانی که بالغ شد و رشد کرد و نیرومند شد به او حکم و علم دادیم و به آنگونه نیکو کاران را پاداش میدهیم ﴿١۴
وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَـٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ ۖ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖقَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾
و داخل شهر شد هنگامی که  خانواده اش از او بی خبر بودند و دو نفر را یافت که با هم جنگ میکردند این نفر از گروهش بود و این دیگری از دشمنانش بود و موسی مشتی به او زد و او درگذشت (مرد) (موسی) گفت : این از عمل شیطان است البته او دشمنی گمراه کننده ی آشکار است ﴿١۵
قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴿١٦﴾
 ( موسی) گفت : ای پروردگارم البته من به خودم ستم کردم پس برایم بیامرز و خدا او را آمرزید البته که او آمرزنده ی مهربان است ﴿١۶
قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ﴿١٧﴾
گفت : ای پروردگارمن بدلیل اینکه بر من نعمت دادی پس هرگز برای مجرمان پشتیبانی نمیکنم ﴿١۷
فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ ۚ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ ﴿١٨﴾
و هنگام صبح در شهر هراسان بود و مراقب بود و ناگهان کسی که او را دیروز به یاری طلبیده بود دوباره از او کمک خواست موسی به او گفت که تو بروشنی گمراه هستی ﴿١۸
فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ ۖ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ ﴿١٩﴾
 و وقتی که (موسی) می خواست خشمگین شود بر کسی که او دشمن آن دو بود (آن مرد) گفت : ای موسی آیا میخواهی من را بکشی ؟ همانطور که دیروز یک نفر را کشتی ؟ تو آن را نمی خواهی مگر آنکه از زورگویان در زمین باشی و نمی خواهی که از شایسته ها باشی ﴿١۹
وَجَاءَ رَجُلٌ مِّنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَىٰ قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ ﴿٢٠﴾
 و مردی از دورترین نقطه ی شهر آمد در حالیکه میدوید گفت : ای موسی جماعتی نقشه ی قتل تو را ریخته اند تا تو را به قتل برسانند پس بیرون برو که من برای تو از نصیحت کننده ها هستم﴿۲۰
فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢١﴾
 و در حالیکه هراسان و مراقب بود از آن (شهر) بیرون رفت گفت : ای پروردگارم من را از قوم ستمگران نجات بده ﴿۲۱
وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَىٰ رَبِّي أَن يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ﴿٢٢﴾
و آن زمان که بسوی مدین روی آورد گفت امید است که من را به راه راست هدایت کند ﴿۲۲
وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ ۖ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا ۖ قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّىٰ يُصْدِرَ الرِّعَاءُ ۖ وَأَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ ﴿٢٣﴾
و وقتی که وارد آب مدین شد بر آن جا جماعتی را یافت که به (چهارپایانشان) آب مینوشاندند و غیر از آنها دو نفر دختر را یافت که (گله ی حیوانات خود را) دور میکردند (موسی) گفت کار شما دو نفر چیست ؟ گفتند : ما (گله ی خود را) آب نمی دهیم تا زمانیکه چوپانها بیرون بیایند و پدر ما پیر مردی کهنسال است ﴿۲۳
فَسَقَىٰ لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّىٰ إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ ﴿٢٤﴾
 و (موسی) به گوسفندان آن دودختر آب نوشاند سپس بسوی سایه ای برگشت و گفت : ای پروردگارم من بدانچه از خیر بسویم نازل کنی البته فقیر هستم ﴿۲۴
فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا ۚ فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ ۖ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢٥﴾
 و یکی از آن دو دختر پیش او (موسی) آمد در حالیکه با شرم و حیا راه می رفت گفت : پدرم تو را دعوت کرده تا مزد و پاداشت را به جهت نوشاندن (گله) که برای ما انجام دادی به تو بدهد و وقتی پیش او آمد سرگذشت خود را برای او تعریف کرد گفت : نترس از قوم ستمکار نجات یافتی ﴿۲۵
قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ۖ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ﴿٢٦﴾
(یکی از آن دو دختر ) گفت : ای پدر او را استخدام کن که بهترین کسی است که بخدمت میگیری قوی و امین است ﴿۲۶
قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ عَلَىٰ أَن تَأْجُرَنِي ثَمَانِيَ حِجَجٍ ۖ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِكَ ۖ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ ۚسَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّـهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿٢٧﴾
(پدر آن دو دختر) گفت که من میخواهم یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو در آورم به شرط آنکه هشت سال به من خدمت کنی و اگر ده سال را تمام کنی آن به میل خودت است و نمی خواهم که بر تو سخت بگیرم بزودی اگر خدا بخواهد من را از شایسته ها خواهی یافت  ﴿۲۷
قَالَ ذَٰلِكَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ ۖ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَيَّ ۖ وَاللَّـهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٌ ﴿٢٨﴾
(موسی) گفت : آن (عهد) میان من و توست هر کدام از دو سر آمد را گذراندم پس کینه و دشمنی نباید بر من باشد و خدا بر آنچه می گوییم وکیل است﴿۲۸
 فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ﴿٢٩﴾
 و وقتی که سر رسید موسی به پایان رسید و به همراه خانواده اش براه افتاد از جانب طور آتشی دید و به خانواده اش گفت : اینجا بمانید که من آتشی دیدم شاید برایتان از آن خبری بیاورم یا شعله ای از آتش بیاورم تا با آن گرم شوید ﴿۲۹
فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِن شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٣٠﴾
 و وقتی که بسوی آن (آتش) آمد ازسمت وادی ایمن در مکانی مبارک از درخت ندا داده شد ای موسی به یقین من خدا هستم پروردگار جهانها ﴿۳۰
وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ ۖ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ ۖ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ ﴿٣١﴾
 و آنکه عصایت را بیفکن و وقتی که آن (عصا) را دید که تکان می خورد مانند آنکه آن اژدهایی است برگشت روی گرداننده و (شنید) عقب نرو ای موسی پیش بیا و نترس البته تو ایمن خواهی بود ﴿۳۱
اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ ۖ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿٣٢﴾
 دستت را در گریبانت فرو ببر و سفید درخشان بیرون بیاور و بدون هیچ ترسی از تخریب بر پهلوی خود بچسبان و آن دو دو دلیل از پروردگارت بسوی فرعون و اطرافیانش هستند البته که آنها قومی گناه کار هستند ﴿۳۲
قَالَ رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿٣٣﴾
 (موسی) گفت : ای پروردگار من البته من یک نفر از آنها را کشته ام و می ترسم من را بکشند ﴿۳۳
وَأَخِي هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِيَ رِدْءًا يُصَدِّقُنِي ۖ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿٣٤﴾
و برادرم هارون را که زبانش از من فصیح تر است او را با من بفرست تا مرا کمک و تصدیق کند من میترسم که تکذیبم کنند ﴿۳۴
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا ۚ بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ﴿٣٥﴾
 گفت بزودی بازویت را بوسیله ی برادرت نیرو می بخشیم ما شما دونفر را مسلط میگردانیم که نتوانند به شما برسند(غلبه کنند)  شما دو تن و کسانی که از شما پیروی کنند بوسیله ی آیات ما غالب هستند ﴿۳۵
فَلَمَّا جَاءَهُم مُّوسَىٰ بِآيَاتِنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَـٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّفْتَرًى وَمَا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿٣٦﴾
 و وقتی موسی با آیات روشنگر ما بسویشان آمد گفتند : این غیر از جادویی دروغین نیست و ما در پدران قدیمی خود چیزی ازاین مطلب نشنیده ایم ﴿۳۶ 
وَقَالَ مُوسَىٰ رَبِّي أَعْلَمُ بِمَن جَاءَ بِالْهُدَىٰ مِنْ عِندِهِ وَمَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ ۖ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿٣٧﴾
 و موسی گفت : پروردگارم به کسی که هدایت را از جانب او آورد داناتر است و چه کسی عاقبت آن خانه برای اوست البته ستمگران رستگار نمیشوند ﴿۳۷
وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرِي فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَل لِّي صَرْحًا لَّعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَىٰ إِلَـٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٣٨﴾
و فرعون گفت ای جماعت برای شما غیر از خودم خدایی نمی شناسم و ای هامان آتشیبر گل وخاک برایم بیفروز (برایم آجر بپز) و برایم کاخی بلند درست کن تا من بر خدای موسی اطلاع پیدا کنم زیرا که من او را از دروغگویان میدانم﴿۳۸
وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ ﴿٣٩﴾
 واو و سپاهیانش در زمین بنا حق ادعای بزرگی کردند و گمان کردند که بسوی ما بر نمیگردند﴿۳۹
فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ ﴿٤٠﴾
 و او و سپاهیانش را گرفتیم و آنها را در دریا دور انداختیم بنگر که عاقبت ستمگران چگونه بود ﴿۴۰
وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنصَرُونَ ﴿٤١﴾
و انها را رهبرانی که بسوی آتش میخوانند قرار دادیم و روز قیامت کمکی به آنها نمیشود ﴿۴۱
 وَأَتْبَعْنَاهُمْ فِي هَـٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ هُم مِّنَ الْمَقْبُوحِينَ ﴿٤٢﴾
و در این دنیا لعنت را پیرو آنها کردیم و روز قیامت از بد کرداران هستند ﴿۴۲
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ مِن بَعْدِ مَا أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ الْأُولَىٰ بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٤٣﴾
 و البته به موسی کتاب دادیم بعد از آنکه قرنهای نخستین را هلاک کردیم بعنوان بینشهایی برای مردم و هدایت و رحمتی شاید آنها متذکر شوند ﴿۴۳
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ إِذْ قَضَيْنَا إِلَىٰ مُوسَى الْأَمْرَ وَمَا كُنتَ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿٤٤﴾
 و تو(ای محمد) در جانب غربی نبودی وقتی که ما دستور را بر موسی گذراندیم و از شاهدان (این قضیه) نبودی ﴿۴۴
وَلَـٰكِنَّا أَنشَأْنَا قُرُونًا فَتَطَاوَلَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ ۚ وَمَا كُنتَ ثَاوِيًا فِي أَهْلِ مَدْيَنَ تَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَلَـٰكِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ﴿٤٥﴾
و لکن ما قرنهایی را پدید آوردیم و عمرشان را برایشان طولانی کردیم و تو (ای محمد) در میان اهل مدین ساکن نبودی که آیات ما را برای آنها تلاوت کنی و لکن این ما هستیم که (فرستاده ها را) میفرستیم ﴿۴۵
وَمَا كُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَـٰكِن رَّحْمَةً مِّن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٤٦﴾
 و تو (ای محمد) در کنار طور نبودی وقتی که به (موسی) ندا کردیم و لکن رحمتی از پروردگارت است که به قومی که هشدار دهنده ای برای آنها نیامده هشدار بدهی . باشد که آنها تذکر بگیرند ﴿۴۶
وَلَوْلَا أَن تُصِيبَهُم مُّصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٤٧﴾
 و اگراینگونه نباشد وقتی که به آنها مصیبتی برسد بدلیل آنچه دستهایشان از قبل فرستاده است می گویند ای پروردگار ما چرا رسولی بسوی ما نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم و از مومنان باشیم ؟ ﴿۴۷
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا لَوْلَا أُوتِيَ مِثْلَ مَا أُوتِيَ مُوسَىٰ ۚأَوَلَمْ يَكْفُرُوا بِمَا أُوتِيَ مُوسَىٰ مِن قَبْلُ ۖ قَالُوا سِحْرَانِ تَظَاهَرَا وَقَالُوا إِنَّا بِكُلٍّ كَافِرُونَ ﴿٤٨﴾
 و وقتی حقیقت (قرآن) از جانب ما برای آنها آمد گفتند : چرا (به محمد) داده نشد مانند آنچه به موسی داده شد ؟  آیا آنچه از قبل به موسی داده شد را انکار نکردند ؟ و گفتند که (عصا و دست درخشنده ی موسی) دو جادو هستند که پشتیبان یکدیگرند و گفتند ما به تمام اینها کافر هستیم ﴿۴۸
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٤٩﴾
بگو پس کتابی از جانب خدا بیاورید که از آن دو (جادو) هدایت کننده تر باشد تا من از آن پیروی کنم اگر شما راست می گوید { در مورد دو جادو که بعضی آنرا دو جادوگر ترجمه کرده اند که غلط است زیرا در آنصورت با ید بجای کلمه ی سحران در آیه کلمه ی ساحران می آمد و بعضی ؟ آن را دو کتاب تورات و قرآن ترجمه کرده اند نیز صحیح نیست زیرا فرعونیان موسی را بدلیل عصا و دست تابنده اش ساحر میخواندند و نه بدلیل تورات  و دلیل این اشتباه مترجمین احتمالآ عدم تشخیص صحیح از آیه بعد است که میگوید بگو کتابی به من نشان دهید که از آن دو (عصا و دست درخشان موسی که فرعونیان به آنها دو جادومی گفتند )هدایت کننده تر باشد که در اینجا منظور از کتاب دلیل و برهان است که خدا پیامبران را با دلایل روشنگر فرستاده} یعنی دلایلی بیاورید که از عصا ودست درخشان موسی برای روشن شدن حقیقت هدایت کننده تر باشد زیرا این دو بعنوان دو آیه در قرآن ذکر شده اند که در برابر ستم فرعون موسی از آنها برای اثبات حقیقت بهره مند میشد﴿۴۹
فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِّنَ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٥٠﴾
و اگر به تو جواب ندادند بدان و آگاه باش که آنها از هوای نفسشان پیروی می کنند و کیست گمراه تر از کسی که بدون هدایتی از جانب خدا بدنبال هوای نفسش است البته خدا قوم ستمگران را هدایت نمی کند﴿۵۰
 وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿٥١﴾
 و البته برایشان سخن را متصل میکنیم باشد که آنها تذکر بگیرند ﴿۵۱
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٢﴾
 کسانی که به آنها قبل از آن (قرآن ) کتاب را دادیم و آنها به ان ایمان دارند ﴿۵۲
وَإِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ ﴿٥٣﴾
 و وقتی که بر آنها تلاوت میشود میگویند به آن ایمان آوردیم به یقین آن حقیقتی از جانب پروردگار ماست البته ما قبل از آن قرآن مسلمان بودیم ﴿۵۳
أُولَـٰئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ ﴿٥٤﴾
 آنها کسانی هستند که پاداش آنها دو بار بدلیل صبرشان به آنها داده میشود و بوسیله ی نیکی بدی را دفع میکنند﴿۵۴
وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ﴿٥٥﴾
و وقتی که سخنی بیهوده یا لغو را میشنوند از آن دوری می کنند و می گویند اعمال ما برای ماست و اعمال شما برای شماست سلام بر شما رغبتی بر جاهلان نداریم﴿۵۵
إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَـٰكِنَّ اللَّـهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚوَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿٥٦﴾
البته تو هر کس را که دوست داری نمیتوانی هدایت کنی و لکن خدا هدایت میکند هرکس را که می خواهد (خود فرد می خواهد) و او به هدایت شده ها دانا تر است ﴿۵۶
وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَىٰ مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا ۚ أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَىٰ إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِّزْقًا مِّن لَّدُنَّا وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٥٧﴾
و گفتند اگر با تو از هدایت پیروی کنیم از سرزمین خود ربوده میشویم آیا برای آنها در حرمی امن قدرت ندادیم ؟ که محصولات از هر چیزی از پیش ما بسوی آن آورده میشود ؟ و لیکن بیشتر انها نمی دانند﴿۵۷
وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا ۖ فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا ۖ وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ ﴿٥٨﴾
  و چه بسیار از شهری که هلاکش کردیم زیرا زندگیش را با فراوانی اموال به فساد کشید و آن خانه های آنهاست که بعد از آنها کسی در آن ساکن نشد مگر اندکی و ارث برنده ها (در حقیقت) ما بودیم﴿۵۸
وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَىٰ حَتَّىٰ يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا ۚ وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَىٰ إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ ﴿٥٩﴾
و پروردگارت هلاک کنندۀ شهر ها نبود تا اینکه در پایتخت آن رسولی بر انگیزد که بر آنها آیات ما را تلاوت میکند و ما هلاک کننده ی شهر ها نبودیم مگر آنکه اهل آن ستمکار بودند ﴿۵۹
وَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا ۚ وَمَا عِندَ اللَّـهِ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٦٠﴾
 و آنچه از چیزی به شما داده می شود متاع و آرایش زندگی دنیاست و انچه نزد خداست بهتر و پایدار تر است آیا به عقل اندیشه نمی کنید ؟ ﴿۶۰
أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴿٦١﴾
 آیا کسی که ما به اووعده می دهیم وعده ی خوبی و او به آن (وعده) می رسد مانند کسی است که او را به کالای دنیا بهره مندش میسازیم ؟ سپس در روز قیامت او از احضار شده هاست ؟﴿۶۱
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٦٢﴾
و روزی که (خدا) صدایشان می کند و می گوید : شریکان من کجا هستند ؟ همان کسانی که شما گمان می کردید ؟﴿۶۲
قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا ۖ تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ﴿٦٣﴾
کسانی که برای آنها حقیقت سخن ما آشکار شده می گویند ای پروردگار ما اینها کسانی هستند که ما آنها را گمراه کردیم گمراهشان کردیم همانگونه که خودمان گمراه شدیم (از کار آنها) بسوی تو بیزاری می جوییم آنها ما را پرستش نمی کردند﴿۶۳
وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ ۚ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ ﴿٦٤﴾
 و گفته شود : شریکان خود را بخوانید (همان کسانی که غیر از خدا آنها را می خواندید که حاجتهای شما را بر آورده سازند) و آنها را می خوانند و به انها جواب نمی دهند و عذاب را می بینند (آرزو می کنند) ای کاش هدایت می شدند ﴿۶۴
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ ﴿٦٥﴾
 و روزی که (خدا) صدایشان میکند و می گوید چگونه به فرستاده ها (پیامبران) جواب دادید ؟ ﴿۶۵
فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءَلُونَ ﴿٦٦﴾
 و در آن روز اخبار بر آنها پوشیده میشود و آنها از (احوال) یکدیگر نمی پرسند ﴿۶۶
فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَىٰ أَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ ﴿٦٧﴾
و اما انکس که توبه کرد و ایمان اورد و عمل شایسته کرد پس امید است که از رستگاران باشد ﴿۶۷
وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿٦٨﴾
و پروردگارت خلق میکند آنچه را می خواهد و انتخاب میکند آنچه را که برای آنها در آن اختیاری نیست منزه است خدا و از آنچه با او شریک می کنند برتر است ﴿۶۸
وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿٦٩﴾
 و پروردگارت میداند آنچه را در سینه هایشان پنهان می کنند و آنچه را آشکار میکنند ﴿۶۹
وَهُوَ اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۖلَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ ۖ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٧٠﴾
و او خداست که خدایی غیر از او نیست حمد وستایش فقط مخصوص اوست در اول و آخر هر چیز حکم کردن فقط مخصوص اوست و بسوی او باز گردانده میشوید ﴿۷۰ 
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّـهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَـٰهٌ غَيْرُ اللَّـهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاءٍ ۖ أَفَلَا تَسْمَعُونَ ﴿٧١﴾
بگو آیا دیده اید اگر خدا شب را تا روز قیامت برایتان پایدار کند کدام الهه ای غیر از خدا نور را برای شما می آورد آیا پس نمیشنوید؟ ﴿۷۱ 
قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّـهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَـٰهٌ غَيْرُ اللَّـهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ ۖ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿٧٢﴾
بگو آیا اندیشه کرده اید اگر خدا روز را برای شما تا روز قیامت همیشگی گرداند کدام الهه ای غیر از خدا شب را برایتان می آورد تا در آن آرامش یابید آیا بینش پیدا نمی کنید؟ ﴿۷۲ 
 وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿٧٣﴾
 و از رحمت اوست که شب و روز را برایتان قرار داد تا در آن (شب) آرام گیرید و در آن (روز) از نعمتش در خواست کنید و باشد که شما شکر گذاری کنید﴿۷۳
وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٧٤﴾
و روزی که (خدا) آنها را صدا می کند و می گوید کجا هستند شریکان من کسانی که شما می پنداشتید ؟ ﴿۷۴ 
وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّـهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿٧٥﴾
و از هر امتی شاهدی می گیریم و گفتیم :  دلایل خود را بیاورید و در آنجا می دانند که حق برای خداست و از آنها گم می شود آنچه را که به دروغ نسبت میدادند ﴿۷۵
 إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ۖوَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ ﴿٧٦﴾
قطعاً قارون از قوم موسی بود که بر آنها ستم میکرد و از گنج ها آنچنان به او داده بودیم که حمل کلید آن گنج ها  برای یک گروه متحد نیرومند مشکل بود وقتی که قومش (قوم قارون به او گفتند : در برابر خدای رحمتگر) مغرور نباش که خدا افراد مغرور را دوست ندارد﴿۷۶
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّـهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿٧٧﴾
و در آنچه خدا به تو داده  طلب خانۀ آخرت را بکن و بهرهمندی از آنچه به تو میرسد را فراموش نکن و نیکی کن همانطوری که خدا به تو نیکی کرد و در پی فساد در زمین نباش که خدا مفسدان را دوست ندارد ﴿۷۷
قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ عِندِي ۚ أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا ۚ وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ ﴿٧٨﴾
(قارون) گفت : البته بر اثر دانشی از خودم آن (ثروت و مال) را بدست آورده ام  . البته خدا قرنهایی قبل از او را هلاک کرد کسانی که آنها در نیرومندی (مال وثروت) بسیار قوی تر از او بودند و از گناهان مجرمین پرسیده نخواهد شد﴿۷۸
فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ ۖ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿٧٩﴾
و (قارون) در آرایش کامل بر قومش بیرون آمد و کسانی که طالب زندگی دنیا بودند گفتند ای کاش آنچه به قارون داده شد مال ما بود البته که او (قارون) بهره مندی بزرگی (از مال دنیا) را داراست ﴿۷۹
وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّـهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ ﴿٨٠﴾
و کسانی که به انها دانش داده شده بود گفتند وای بر شما برای کسی که ایمان آورد و عمل شایسته انجام دهد پاداش خدا بهتر است و به آن (دانش و فضل) غیر از صابران دسترسی پیدا نمی کنند ﴿۸۰
فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّـهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِينَ ﴿٨١﴾
 و(خدا) او خانه اش را در زمین فرو برد در حالیکه برای او غیر از خدا گروهی نبود که یاریش کنند و از یاری شده ها نبود﴿۸۱
وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّـهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ ۖ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا ۖ وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ ﴿٨٢﴾
 و صبح کردند کسانی که دیروز آرزو داشتند که جای او باشند می گفتند : وای مثل اینکه خدا برای هر کس از بنده هایش بخواهد روزی را گسترش می دهد و یا به اندازه ی معینی میدهد و اگر منت خدا بر ما نبود ما نیز (مانند قارون) در زمین فرو میرفتیم وای مانند اینکه کافران رستگار نمی شوند ﴿۸۲
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٨٣﴾
 آن خانه ی آخرت است که برای کسانی قرارش میدهیم که برتری جویی در زمین و نه فسادی را نمی خواهند و عاقبت برای کسانی است که حدود خدا را رعایت می کنند ﴿۸۳
مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٨٤﴾
 هر کس نیکی بیاورد برای او بهتراز آن (عمل نیک پاداش) است و هر کس بدی بیاورد پس کسانی که عمل به بدی کردند کیفر داده نشوند مگر به آنچه عمل کرده اند ﴿۸۴
إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَىٰ مَعَادٍ ۚ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَىٰ وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨٥﴾
 قطعآ کسی که قرآن را بر تو واجب گردانیده او تو را بسوی معاد باز می گرداند بگو پروردگارم دانا تر است که چه کسی هدایت آورده و چه کسی در گمراهی آشکار است ﴿۸۵
وَمَا كُنتَ تَرْجُو أَن يُلْقَىٰ إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ ۖ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِّلْكَافِرِينَ ﴿٨٦﴾
 و تو امید نداشتی که کگتاب بسویت افکنده شود مگر رحمتی از پروردگارت پس پشتیبانی برای کافران نباش ﴿۸۶
وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّـهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَيْكَ ۖ وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ ۖ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿٨٧﴾
و تو را از آیات خدا باز ندارد بعد از هنگامیکه بسویت نازل شد و بسوی پروردگارت بخوان و از مشرکان نباش ﴿۸۷
وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ ۘ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ ۚ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٨٨﴾
 و با خدا الهۀ دیگری را (برای حاجت خواستن) صدا نکن غیر از او هیچ خدای دیگری وجود ندارد همه چیز نابود می شود مگر روی او ( که همواره باقیست) حکم فقط برای اوست و بسوی او بر می گردید﴿۸۸

الحمدلله رب العالمین        ۳۰/۷/۱۳۹۱         بندۀ خدا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر